زندگینامه شهید والامقام مسیحی وارطان آراکلیان

 وارطان آراکلیان

وارطان آراکلیان در سال 1335 در تهران پای به عرصه وجود نهاد، سال 1342 بود که به مدرسه رفت و تحصیلاتش را آغاز نمود و به سال 1345 موفق به اخذ دیپلم گردید  او فردی متین و صبور و از خود گذشته و فعال بود و همواره سعی داشت در کمک و یاری رساندن به مردم از دیگران پیشی بگیرد و به عنوان فردی مسئول، مددکار همنوعانش باشد. وارطان از نخستین روزی که توانست محیطش را درک کند و بر واقعیات موجود آگاهی یابد و میهن را بشناسد، با رزِم غاصب و جابر ستمشاهی پهلویان مخالفت ورزید و هرروز این مخالفت فزونی می یافت تا اینکه  این مخالفت چهره جدی و ستیز  آلودی به خود گرفت. وی تا آنجا که در حیطه توانش بود در جهت براندازی رژیم سعی و تلاش میکرد.

وارطان تعلیم و تنویر  افکار و اذهان عمومی را برای خودش وظیفه میدانست و برای جهالت و ضلالت معدود کسانی که هنوز جوش و خروش مردمی را که به سان آتشی در زیر خاکستر شده بود حس نمیکردند تأسف میخورد.

و رنج میکشید از همین روی بود که در نشر و پخش اعلامیه ها و اطلاعیه های ضدحکومتی سخت میکوشید و از هر آنچه که میتوانست در تحقق این امر مهم موثر افتد سود می جست.

بعد از اخذ دیپلم بر آن شد که خود را برای خدمت سربازی معرفی نماید تا شاید بتواند در حین خدمت در پادگان ها و مراکز نظامی رژیم، در جهت بیدرای و هوشیاری سربازان سودمند باشدف از آنجا که وارطان واقعاً یک مبارز خستگی ناپذیر و بی محابا بود در آن محیط وحشت زاد و خفقان آلودی که سکوت و اطاعت محض در آن موج میزد نیز توانست دست به اقداماتی زده و حتی اعلامیه به درون پادگان ببرد و میان هم قطارانش پخش کند.

به همین جهت بود که او را به مدت 15روز در پادگان بازداشت کردند. زمانی که انقلاب اسلامی متجلی شد و ملت ظلم ستیز ایران به فرمان رهبر عزیزشان، امام خمینی به مبارزات خود شکلی نوین بخشید وارطان نیز چون دیگر هموطنان مسلمانش که نهضت اسلامی را از سال  1342 همراهی کرده بودند، طوفنده تر و خروشنده تر از گذشته فعالیتهایش را دنبال  کرد. او همگام هم میهنان مسلمانش در تظاهرات شرکت می جست شامگاهان همینکه فرصتی می یافت برای توزیع اعلامیه و شعار نویسی بر دیوارها کمر همت می بست و بالاخره از هیچ عملی که میتوانست نقشی در سرعت بخشیدن به حرکت مردمی داشته باشد دریغ نمیورزید.

هنگامی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی در روز 22بهمن 1357 اولین پیروزی را به جشن نشست، او نیز همگام مردم در صحنه جنب و جوش بود.

شعف و شادمانی در چهره اش به وضوح تمام دیده میشد. آخر مولود مبارک که تعلق به همه مردمش داشت متولد شده بود و او چگونه میتوانست که از تولد این مولود خوشحال نباشد؟

باری، خورشید خندان روز 22بهمن کم کم خود را پنهان میکرد تا ماه بجایش زمین را روشنی بخشد  که نابهنگام خبر هچوم عناصر خود فروخته گروهک های ضدانقلابی  به محوطه ی جام جم در شهر پخش گردید.