وصیت نامه خواندنی شهید والامقام فتح اله آستین

شهادت مي‌دهم خداوند منان يكي ايست و محمد(ص) كه صلوات خداوند بر او باد فرستاده و رسول اوست و دوازده امام كه اولش علي ابن ابيطالب و آخرش مهدي موعود وليعصر(عج) كه از نظر ما غايب و پنهان مي‌باشد.
اينجانب فتح اله آستين فرزند عباس با ديد آگاه و فكري آزاد راه خويش را انتخاب نموده‌ام و در آن راه قدم برداشته‌ام و هم اكنون هم در داخل سنگر هفت تپه اين وصيت نامه را مي‌نويسم. هركس بايد بداند كه مرگ حق است و هيچ‌ كسي نمي‌تواند از اين جهان هستي جاني سالم به در ببرد و به هر كجاي كه برود مرگ بر او نازل مي‌شود و اين جهان فناپذير را بدرود خواهد گفت پس چه بهتر كه با فكري آگاه و مشتاق و با عشق به خدا از اين دنيا رخت سفر را بندد حال كه انسان مي‌خواهد بميرد مي‌خواهد برود مي‌خواهد همه اين زندگي و جاه و جلال را پشت سر بگذارد پس چه بهتر كه در راه تنها معبود خويش كه همانا پروردگار جهانيان است بگذارد و برود چه بهتر كه با بدني خونين و با سري جدا از تن و با كاسه‌اي پر از خون كه آن در اين دنيا به خدا هديه كرده بود به آن دنياي هستي و پايدار برود.
پس من همين راه را انتخاب نمودم تا بروم تا بيايم تا با خون خويش اين را به اثبات برسانم كه از مرگ در الله وهوف همان الله است هراسي ندارم و در راه او از همه چيز خود گذشته و فرياد مي‌زنم اي دشت خوزستان و اي ماسه‌هاي داغ جنوب و اي گلوله‌هاي داغ و اي تركش‌هاي گرم و سوزان اين من و اين جسم اگر با ريختن خون گرم من اين بنده حقير خدا شما يك لاله سرخ به رنگ خون مي‌رويد و از اين لاله خونين منظره دشت اسلام را پر رونق مي‌كند و اسوه‌اي براي ديگر مسلمانان مي‌شود پس مرا دريابيد و جسم را سوراخ سوراخ كنيد تا از هر طرف خوني جريان پيدا كند و در كنار جسدم از هر طرف جوي از خون بر دشت گلزار خوزستان جاري شود و به درياي پر زخون اسلام جاري شود. تا شايد به اين بي‌فكران و نفهم ما بفهماند كه اسلام خون مي‌خواهد.
اسلام از خود گذشته مي‌خواهد اسلام انساني مي‌خواهد كه در راه او از همه چيز بگذرد و از همه چيز ببرد و سر خويش را به خداي خويش عاريه دهد. آري اسلام اين مي‌خواهد. اسلام مي‌خواهد از انسان با انسانيت او انسان بسازد.
سفارش دارم به دوستان قرآن را حتماً بخوانيد امام را تنها نگذاريد و پيرو اسلام باشيد در دعاهايتان امام را فراموش نكنيد. و اما تو همسرم اميد به خدا داشته باش و هرگز آه و شيوه مكن و دل دشمنان اسلام با صبر و مقاومت خويش بشكن و آنها را نااميد كن (به ياد خدا باش تا دلت آرام بگيرد و هميشه خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خويش بدان و بنده عف كن كه آنچه وظيفه‌ام بوده در حق نتوانستم اداي وظيفه كنم.
ولي خدا را شكر مي‌كنم و همچون تو همسري باوفا و صابر دارم. اگر فرزندي از ما به وجود آمده كه من نتوانستم روي ماه او را ببينم عوض بنده روي ماه او ببوس و سلام مرا به او برسان و او را فرزندي به بار آر كه در راه اسلام همه چيز خويش هم چون پدر خويش فدا كند.
به فرزندم بگوييد كه او را دوست مي‌دارم و به وجود او افتخار مي‌كنم. از برادران و خواهرانم مي‌خواهم كه در نبود بنده با همسرم رفتاري خوب و انساني داشته باشيد و او را احترام كنيد و او را ناراحت نكنيد كه ناراحتي او ناراحتي بنده است شما هميشه پشتيبان امام باشيد و جبهه‌ها را فراموش نكنيد.
مادرم صابر باش و با صبر و مقاومت خويش به ديگران درس بده.
به آنهايي كه مخالف راهم بودند مي‌گويم و شما بگوييد كه در مراسم‌هاي من شركت نكنند كه من از آنها مي‌گذرم.
محل دفن اين حقير را اگر برايتان مشكل نيست در كنار قبر برادرم محمدحسين قرار دهيد.


منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ