اي ملت آزاده من چه مي‌توانم براي شما بنويسم و چه سفارشي مي‌توانم بكنم اين شما بوديد كه ما را پرورش داديد و اين شما بوديد كه ما را معشوق و راهنما بوديد اين شما بوديد كه ما را در ادامه راه اميد داديد و اكنون اين خونها چه ارزشي دارد كه در راه خدا و انبياء كه راه هستي مطلق است ريخته شود. اي انقلاب عزيز ما سيراب شو و از خون ما و به ايستادگيت ادامه بده
                بسمه تعالي
                        مورخ65/2/7
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
آنها كه در راه خدا كشته شده‌اند مپنداريد كه مرده‌اند بلكه زنده‌اند و نزد خدايشان روزي مي‌خورند.
شهادت شهادت دريچه آزادي من از دنيا.
شهادت منتهاي حركت يك مسلمان
شهادت آرزوي قلوب آرمان
شهادت نهايت آرزوي مشتاقان و عاشقان
اي ملت آزاده من چه مي‌توانم براي شما بنويسم و چه سفارشي مي‌توانم بكنم اين شما بوديد كه ما را پرورش داديد و اين شما بوديد كه ما را معشوق و راهنما بوديد اين شما بوديد كه ما را در ادامه راه اميد داديد و اكنون اين خونها چه ارزشي دارد كه در راه خدا و انبياء كه راه هستي مطلق است ريخته شود. اي انقلاب عزيز ما سيراب شو و از خون ما و به ايستادگيت ادامه بده.
اي بازوان انقلاب بجوشيد از خون ما و به تداوم انقلاب ادامه دهيد. اي ملت مسلمان در نمازهايتان هميشه امام خميني اين پيرجماران و ياران او و رزمندگان جبهه‌هاي حق عليه باطل را دعا كنيد و هميشه امام را ياري نمايند كه حق است و هميشه جبهه ها را پر كنيد و به جنگ صداميان برويد زيرا كه باطل هستند. اي جوانان نكند كه در رختخواب ذلت بميريد كه حسين در ميدان نبرد شهيد شد. اي جوانان نكند كه درغفلت بميريد كه علي در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حالت بي‌تفاوتي بميريد كه علي اكبر در راه حسين و با هدف شهيد شد اي مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه‌ها جلوگيري نماييد كه فردا در محضر خدا نمي‌توانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را نمود و همه مثل خاندان وهب باشيد و جوانانتان را به جبهه‌ها بفرستيد حتي جدا آنها را تحويل نگيريد زيرا مادر وهب فرمود سري كه در راه خدا داده‌ام پس نمي‌گيرم. اي مادر مهربانم قامتت را بلند گير و نداي الله اكبر خميني رهبر و سخن شهيدان راه خدا را به مردم برسان كه همانا سختي ما پيروي كردن از خدا و قرآن مي‌باشد.
اي برادرانم هوشيار باشيد و به چيزي غيراز اسلام و قرآن فكر نكنيد زيرا همه چه خير و صلاح انسان باشد در اين كتاب نهفته است مادرم كوشا باش و چون كوه استقامت كن لحظه‌اي از ياد خدا غافل مباش و در راه دين بكوش كه هرچه بكوشي كم است خواهرانم زينب وار با ناملايمات زندگي دست و پنجه نرم كنيد و همچون زينب بردبار باشيد.
وسخن چند با همسر مهربانم: اي همسرم چه بگويم ترا كه خجالت مي‌كشم فقط مي‌توانم بگويم كه من شرمنده تو هستم و من از تو معذرت مي‌خواهم كه در جواني با يك فرزند تنها گذاشتم اگر روزگار اين است وهرچه مشيت الهي است بايد با جان و دل پذيرا شد. اميدوارم كه پس از من همسر مومني‌تر بيابد و تو بتواني به آرزوهايت برساند و من افتخار مي‌ورزم كه توانستم براي چند مدتي اسم ترا در شناسنامه خودم پست گردانم و من به چنين زناني فخر مي‌ورزم و اميدوارم كه خدا ترا خوشبخت كند و آن زني كه مي‌خواستم تو نجيب و مومن بودي و من از تو راضي هستم و اميدوارم كه خدا هم از تو راضي باشد و هرچه در شهرهاي غربت مي‌گردم و هرچه خود را با مرگ نزديكتر مي‌بينم شدت علاقه‌ام به تو وتنها فرزندم بيشتر مي‌شود.و اي هدف من مهمتر از اين علاقه‌هاست همسرم از تو مي‌خواهم شما فرزندم غلامرضا را بزرگ گردد. و با تربيت و با نظم و مومن تحويل جامعه نمايي كودكي كه در آينده حتي صورت من را به ياد نمي‌آورد و همسر عزيزم از تو مي‌خواهم راه فاطمه و زينب را در پيش بگيريد و اميدوارم كه اگر از من بدي ديدي مرا ببخش خداحافظ همسرم.
از پدرزن و مادرزنم معذرت مي‌خواهم كه دختر عزيز آنها را در جواني تنها گذاشتم و از آنها طلب بخشش مي‌نمايم و اميدوارم كه مرا ببخشند و از همه دوستان و آشنايان مي‌خواهم كه مرا ببخشند و مرا حلال كنند.
مرا در مومن آباد و در كنار قبر پدر عزيزم و ديگر شهداي آن ده دفن نماييد.
                        والسلام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده