شهید انقلاب
شهید ناصر درویش زاده سوم تير 1333، در رودبار چشم به جهان گشود. پدرش گلاب و مادرش،كبرا نام داشت. تا پايان سوم راهنمایی درس خواند. آزاد بود. سال1356 ازدواج کرد و صاحب يك پسر شد. نهم دي 1357، در دانشگاه تهران بر اثر اصابت گلوله توسط عوامل رژیم شاهنشاهی شهيد شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
شهید ناصر درویش زاده در سال 1333 در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. و در یک محیط سالم رشد یافت و به دلیل وضع نابسامان جنگ بر علیه باطل رژیم شاهنشاهی از همان اوایل جرقه های انقلاب در تظاهرات ها شرکت می کرد. ایشان تا سیکل به تحصیل خویش ادامه داد و بعد از ازدواج همچنان در تظاهرات ها شرکت می کردند تا اینکه قبل از فرج انقلاب در سال 9/10/57 به میهمانی خدا دعوت شدند و شربت پر حلاوت شهادت را نوشیدند. امید به آنکه راهشان مستدام و پر رهرو باد.

آزاری در بیان شهید

ای آزادی
ای آزادی، تو بهترین نعمتی هستی که خداوند برای همه ی موجودات زنده آفریده است. تو آرزوی همه ی پرندگان در قفس و زندانیان در اسارت هستی. تو نتیجه ی سالها مبارزه ی ملت آزاده ی ایران هستی که به خاطر تو هزاران نفر جان خود را از دست دادند. زنان و مردان این سرزمین، تو را فریاد می زدند تا بیایی و بندهای اسارت و بندگی را پاره کنی و به اسیران و فرزندان وطن جانی دوباره ببخشی.
تو شعار حسین (ع) در کربلا هستی، در خرمشهر رزمندگان ما از شوق دیدار تو اشک شادی ریختند. تو را دوست می دارم که ارزش تو به قیمت خون برادرانم می باشد. مردم مسلمان ایران و همه ی محرومان و مظلومان در جهان به بوی خوش تو زنده اند.
ای مقصد من، تو هدیه ی پیامبر بزرگ اسلام هستی که غلامان و کنیزان به برکت تو و کلام رهایی بخش ایشان از بند ظلم و ستم آزاد شدند. تو بزرگترین نشانه عدالت در جامعه هستی. تو را با جان و دل در آغوش می گیرم و تا جان در بدن داریم پاست می داریم و به هیچ ظالم و متجاوزی اجازه تمی دهیم که لحظه ای تو را از ما جدا کند.
ای فرشته ی رهایی، با بال و پر خویش بر مظلومان بوسنی ، بر آوارگان افغانی و بر قدس شریف سایه بینداز و دعوت همه زجر کشیدگان تاریخ را بپذیر. تو عزیزترین میهمان هر ستمدیده هستی که با قدم عزیزت و رهایی را به ارمغان می آوری.
ملیت ما، سالهاست که از دوستی با تو لذت می برند و برای همیشه تو را گرامی می دارند زیرا که تو حق مسلم هر انسان آزاده ای هستی براستی که حضرت امام حسین (ع) و پیروانش زندگی را فقط به وجود تو می پذیرند که مرگ با عزت بهتر از زندگی در اسارت است.
منم آزاد و هرگز هیچ آزاد         چو بنده بر نگیرد جور و بیداد
نباشـد مثل بیگانه سـتمگـر      نباشـد هـیچ آزاده سـتم بر

خاطره ای کوتاه از زندگی خود با شهید برایتان تعریف می کنم :

من زندگی خود را با شهید در سال 1356 آغاز کردم هر چند عمر زندگی ما بسیار کوتاه بود اما حاصل زندگی ما یک پسر بود در این مدت چیزهای بسیاری از او آموختم او علاوه بر یک همسر مهربان، معلم من هم بود و زندگی خود را بدون هیچ انتظاری فدای ما و میهن خود کرد.
در آن روزها که مبارزات مردم علیه رژیم ستم گر و ظالم شاهنشاهی به اوج خود رسیده بود او دست از کار و زندگی خود کشیده و به پخش اعلامیه های امام، رفتن به بهشت زهرا و شستن شهدا و قبر کردن و دفن آنها و کمک کردن به زخمیها و رساندن آنها به بيمارستان می پرداخت. وقتی به خانه بر می گشت به او گفتم چرا من و این بچه را تنها می گذاری و می روی پس زندگی ما چه می شود؟ می گفت: ناموس در خطر است. خدای تو و این بچه بزرگ است، دهنی که باز باشد بدون روزی نمی ماند او می رفت و دعای من بدرقه راه او.
تا این که روز سوم استاد نجات الهی از دانشگاه الهیات تا دانشگاه تهران راهپیمایی و تظاهرات شد، او هم مثل همیشه در این تظاهرات شرکت کرد اما آن روز، روز آخری بود که او را می دیدم موقع رفتن امید را در آغوش گرفت او را بوسه زد و از در رفت به بیرون اما باز برگشت و برای بار دوم او را در آغوش کشید. آن روز ، روز نهم دی ماه پنجاه و هفت او به همراه هزار و سیصد نفر دیگر با دست خالی و بدون سلاح جلوی دانشگاه تهران با رژیم شاه در گیر می شوند و به شهادت می رسند.
وقتی او شهید شد پسرمان امید 52 روز بیش تر نداشت و من ماندم و این بچه و غم از دست دادن او. حال پسرم 29 سال دارد و به داشتن همچین پدری افتخار می کند.(پایان)

ای وطن، تو امانت دار پیکر شهیدان ما هستی. کسانی که از جان خود گذشتند. تا تو در امان باشی نام تو افتخار و اعتبار ماست. خارها را رد راه تو به هیچ می شمارم بر خاکت بوسه می زنم و آن را سرمه ی چشمانم می کنم زیرا که این خاک میراث بزرگترین تاریخ تمدن و جایگاه قهرامانانی است که اخلاق و شخصیت آن ها بسازند فرزندانی است که آینده تو را ترسیم خواهند کرد. به نام تو زنده ایم و به افتخار تو جان می دهیم تا تو پاینده باشی و فرزندان وطن در دامنت به اوج شهرت و سربلندی برسند.

انتهای پیام/
منبع: اداره اسناد بنیاد تهران بزرگ


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده