مروری بر زندگینامه شهیدباقر رجبی

زندگی شهید باقر رجبی را میتوان شامل دو بخش قبل از انقلاب و زمان انقلاب تقسیم کرد.

قبل از انقلاب مانند بقیه مردم در ادامه زندگی روزمره از امکاناتی که در اختیار داشت کم و بیش استفاده میکرد. و به علت نداشتن و نشناختن رهبری صحیح گرایشش به دین مثل مردم بود.

ولی دارای فطرتی بود که از بدی گریزان و از فرهنگ منحط آن زمان ناراحت بود. روزی بعلت متلکی که یکی از دوستان بسیار نزدکیش به دختری گفته بود با او رابطه اش را قطع کرد.

پیوند و احترام عجیبی با مردم و فامیل روستای محل تولد پدرش داشت. و همیشه ارزوی رفاه برای آنها و انتقاد از شهر وشهریها میکرد به خاطر امکانات بیشترشان که داشتند.

سال دوم دبیرستان بود که انقلاب شروع شد. در این سال بود که مساجد شکفتن و شکوفه هایش ثمر داد. در تمام مدتی که از آنزمان تا پیروزی طول کشید، همیشه در ارتباط با مسجد بود و به این جهت شکل گرفت و از تعداد ناخالصی که از زمان شاه داشت خالی گشت در طول راهپیمایی ها و تظاهرات و دیگر فعالیتها شرکت فعال داشت و در آنموقع که مدارس تازه به اعتصاب کشیده میشد، دبیرستان نقش جهان که او در آنجا تحصیل میکرد به اعتصاب و راهپیمایی کشیده شد که در نتیجه او دستگیر و در مدرسه زندانی شد و پدرش را تهدید کردند که او را به فرماندار نظامی میدهند.

از آن پس تا تشریف فرمائی امام همیشه در مسجد محل از سخنرانی روحانیون و کتاب و نوار استفاده میکرد. پس از سکونت امام در مدرسه رفاه یک بار از طرف مسجد با اهالی محل به دیدار امام رفتند، تا اینکه حمله گارد به نیروی هوایی صورت گرفت. در همان روز در مقابل عکس امام از امام تقاضای اعلام جهاد کرد. تا در ساعت 2بعدازظهر همان روز که برابر با 22بهمن بود در خیابان سپه در مقابل دانشکده افسری مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد.