شعر ناب شهیدی در وصف شهادت خود

نوید شاهد تهران مروری بر زندگی نامه شهید سید حسن امینی به روایت پدرش را در زیر باهم میخوانیم:

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عندربهم یرزقون

باسلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب و امید مستضعفان جهان و باسلام به شهیدان راه حق و عدالت و آزادی من پدر سید حسن امینی می باشم فرزند من در سال 1341 در شهر خرم آباد متولد شد وی در همان ابتدای کودکی شوق وافری به فراگیری مسایل و احکام اسلامی داشت و همواره به مساجد و به جلسه های مذهبی می رفت در زمان فراگیری تحصیل هم درس می خواند و هم کار می کرد من به علت همکاری با روحانیت و تنفر از شاه ملعون از طرف سازمان امنیت در تعقیب بودم قبل از انقلاب در راهپیمایی ها به فرمان امام خمینی شرکت می کرد پسرم حسن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ترک تحصیل کرد و وارد ارتش شد

بعد از آموزش کامل به عنوان تکاور برای مبارزه با منافقین به کردستان روانه شدم بعد از 8 ماه ماموریت بدست منافقین از خدا بی خبر حتی حاضر نشدند جسد غرقه در خون وی را به ما تحویل دهند یکی از صحبتهای که همیشه به من می کرد این بود که پدر من روزی به شهادت می رسم و شما از این موضوع نگران نشوید زیرا هر فردی که در راه اسلام شهید شود مورد مرده او زنده است و نزد خداوندروزی می طلبد من بسیار خرسندم هستم که فرزندم در راه اسلام و انقلاب اسلامی به شهادت رسیده است و حاضرم چهار فرزند پسری که دارم در راه انقلاب و اسلام فدا کنم به امید پیروزی برای رزمندگان اسلام در سراسر جبهه های حق علیه باطل و السلام علیکم رحمه الله و برکاته از طرف پدر شهید سید حسن امینی

از اشعاری که شیهد سید حسن امینی در وصف شهید و شهادت خودش سروده است.

هرکه از عشق وطن در سرنباشد کافر است

داشتن عاشق وطن فرموده پیغمبر است

نظر کنم هموطن پیشانی صحرا را

صدا غرش تانکهای غول آسارا

دهید از بهر مرگم این خبر برمادر پیرم

که من در جبهه خوردم تیر سرافراز می میرم

کند این جمله را حکاک بر لنگ مزار من

شهید راه ممکن بود این افتخار من است.

انتهای پیام/

منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید وامور ایثارگران تهران بزرگ