مختصری از فعالیتهای شهید والامقام انقلاب غلامعلی خیرعلی پور
غلامعلی خیرعلی پور
فرزند صفرعلی
شهید در بسیج شرکت می کرد و ایشان در بسیج بود و بعد از یک هفته که امام آمده بود ایشان تفنگ و اسلحه به دوستان می داد و زمانی که می خواستند اسلحه ها و تفنگ ها را تحویل بدهند دوستشان اسلحه را می گیرند تحویل بدهد گویا اسلحه خلاص می شود و در داخل شکم شهید می خورد و ایشان به شهادت می رسد.
از
زمان نوجوانی در فعالیت ها و مجالس روحانیون شرکت می کرد و به مسائل سیاسی علاقه
فراوانی داشت و از زمانی که جنبش های مردمی شروع شد او هم به شرکت در این جنبش ها پرداخت
و به پخش اعلامیه می پرداخت. در پادگان نزدیک منزل بین سربازها و ساواکی ها درگیری
سختی درگرفت. در آن وقت او در آن نزدیکی مغازه داشت و منزل مادرخانم او هم در آن
نزدیکی بود او با کمک همسایه ها مجروحین را به مغازه و خانه می بردند و درمان می
کردند و گاهی هم بدحال ها را تا چند روز در منزل نگه می داشتند. در اوج پیروزی او
مغازه خود را مرکز کمک های مردمی قرار داد و مردم و تظاهرکننده ها به مغازه او
پناه بردند و سربازهایی که از پادگان فرار می کردند را به مغازه خود پناه می داد.
او اسلحه ای را از پادگان گرفته بود و با آن به گاردی ها شلیک می کرد. در روز 28
بهمن وقتی می خواست اسلحه را تحویل دهد توسط شاگرد مغازه کناری خود که با اسلحه
آشنایی نداشت به شهادت می رسد. شاگرد اسلحه را که فکر می کرد خالی است و خشاب آن
گیر کرده بود را بدون قصد قبلی مقابل شکم غلامعلی قرار
می دهد و با فشار زیاد روی ماشه را می کشد و ناگهان متوجه می شود که تیری از او
شلیک شده و به غلامعلی تیر زده است و بدین وسیله او به درجه رفیع شهادت می رسد.
در درگیری های مسلحانه مردم و پرسنل نیروی هوایی با گاردی ها، مغازه و تلفن مغازه خود را در اختیار مسافران قرار داد و از پشت بام مغازه او به عنوان سنگر استفاده می شد. از مغازه او به عنوان یکی از کمیته های حزبی منطقه 7 زیر نظر مسجد امام حسین (ع) انتخاب شد و همچنین تحویل و جمع آوری اسلحه هایی که به دست مردم بود از این پایگاه صورت می گرفت و بعد به مسجد امام حسین (ع) انتقال می دادند.
منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ