بستگان شهید: در
روزهای خون و آتش و قیام که تمامی ملت با قامتی افراشته و سینه های باز در جلوی
گلوله های رژیم طاغوتی و ضد مردمی و ضد اسلامی پهلوی ایستاده بودند و با ندای رسای
خود امام خود خمینی بت شکن تمامی مظاهر شرک و فساد را در می نوردیدند، جوانی از
میان هزاران هزار جوان آماده شهادت نیز با فریاد استقلال آزادی و جمهوری اسلامی با
دردست گرفتن اسلحه ای که تا دیروز آن زمان در دست عده ای از خدا بی خبر بود در
مقابل با این رژیم دست نشانده به مقاومت پرداخت و چه خوب مقاومت کرد و یگانه سرمایه
خود که جان بود در راه معبود و مراد، امام، ملت شریف ادا کرد. و مصداق آیه شریفه
(و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون) گشت. بله
شهید فتح اله رحیمی نژاد از سال ها قبل از انقلاب در رواج آن تظاهرات سال 56 قم و 17
شهریور و ... با رهنمودهای امام پی به ماهیت حقیقی رژیم برد.
شهید
فتح اله رحیمی نژاد در بعد از تظاهرات 17 شهریور و کشتار بی رحمانه رژیم سفاک با
دگرگونی عجیبی روزهای خود را سپری می کرد و با خواندن اطلاعیه های امام امت و تشریح آن برای دیگران سعی در آگاه نمودن افکار دوستان و
آشنایان می کرد و بالاخره روز موعود رسید و امام امت در یوم الله 12 بهمن پا به
میهن گلگون از خون جوانان که به خاطر اسلام و به خاطر دین محمد (ص) خالصانه جان
خود را در طبق اخلاص گذاشتند، نهاد.
این
روز حقیقتاً یوم الله است و روز فراموش نشدنی برای همه و مخصوصاً شهید فتح اله
رحیمی نژاد بود زیرا در آن روز شهید با ورود امام مژده ورود
امام را با پخش شیرینی جشن گرفت و دائماً می گفت که امام آمد. روح خدا آمد و اینک
وقت رفتن دیوصفتان ودیورویان رسیده است.
از روز
پس از ورود امام درگیری های خیابانی مردم با عوامل شاه مجدد شهید فتح اله رحیمی نژاد همراه با این سیل بنیان کن
همراه بود و هم سنگر در آن روزها شهر تهران رنگی دگر داشت. رنگ زندگی واقعی رنگ
عشق به آزادی و جمهوری اسلامی همانگونه که همه مردم در تظاهرات خود ندای استقلال
آزادی جمهوری اسلامی را سر می دادند در راه تحقق این آرمان خون ها بود که به رفتن
جاری می شد تا اینکه شب 25 بهمن رسید. شبی که رادیو تلویزیون اعلام کرد که تلویزیون در
معرض حمله عوامل رژیم سفاک است و از گوشه و کنار کمک خواست و این بود که پدر شهید
فتح اله رحیمی با جمعی از پیران محل با ماشین به محل رادیو و تلویزیون در حرکت
بودند که شهید فتح اله اصرار در به همراه بردن خود کرد ولیکن از سوی پدر مامور
دفاع و پاسداری از محله خود شد و آخر در راه پاسداری هم به شهادت رسید.
شهید
فتح اله رحیمی نژاد بعداز رفتن به سنگر خود و شروع به پاسداری از آرمان های به دست آمده جمهوری اسلامی مشغول گشت و در ساعت 30/12 شب بود که دست
عوامل ساواک رژیم منفور بار دیگر به خون شهیدی از تبار شهدای اسلام آلوده شد و
ماشینی با افراد مسلح به سوی سنگر فوق حمله کره و با بستن رگبار مسلسل کین و نفاق
دوران به سنگر پاسداران شب فتح حمله برده و در این حمله بود که شهید فتح اله رحیمی
نژاد به آرزو و اکنون بعد از مدت هفت سال ثمره آن رشادت ها و شهادت ها را به عین
می بینیم برپایی جمهوری اسلامی ایران که در سایر رهنمودهای پدرگونه امام امت می
رود تا به انقلاب حضرت ولی عصر صاحب الزمان تداوم پیدا کند و چه با ارزش بود آن
ایثارها و گذشت ها که خون آنها درخت پرشکوه
انقلاب و اسلام را آّبیاری و پایه گذاری کرد و اکنون جوانان عزیز ما نیز با شهادت
خود راه شهیدان انقلاب را دنبال می کنند.
ما اکنون
می توانیم با سرافرازی بگوییم که ما امانتی را که مدت 19 سال در پیش ما بود به
صاحب اصلی آن باز پس دادیم و انشاءالله که مورد قبول واقع گردد و شهید فتح اله
رحیمی نژاد و نیز در خیل شهیدان اسلام و انقلاب مورد قبول واقع گردد. شهادت او که
ادامه دهنده راه پر از درس حسینی سید الشهدا ابا عبداله الحسین است در درگاه حق
تعالی قبول گردد.
به
امید پیروزی روزافزون سریع و رزمندگان اسلام و برقراری حکومت اسلامی و برافراشته
شدن پرچم لا اله الا الله در سرتاسر دنیا و طول عمر امام امت این یگانه رهبر عظیم
الشأن.
منبع:اداره اسناد بنیاد شهید تهران بزرگ