مختصری از زندگینامه شهید والامقام محمدربیعی بهشتی
شنبه, ۰۵ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۵۹
هميشه خواهران خود را به حجاب و متانت دعوت ميكردند و بعد از اتمام تحصيلاتشان در مقطع ديپلم و در رشته برق از يگان بسيج عازم جبهههاي حق عليه باطل شدند
نام شهيد: محمدربيعي بهشتي
نام پدر: احمد
محل تولد: تهران
تاريخ تولد: 49/5/10
مدرك تحصيلي: ديپلم
رشته تحصيلي: برق
وضعيت تأهل: مجرد
شغل شهيد: محصل
تاريخ شهادت: 64/11/20
نام عمليات: والفجر8
نحوه شهادت: اصابت گلوله به سينه
محل شهادت: ام الرصاص
نشاني مزار: بهشت زهراقطعه52
مدت حضور در جبهه: 6ماه
دفعات اعزام: 2بار
تاريخ آخرين اعزام: 5ماه
ارگان اعزام كننده: بسيج
«خلاصهاي از زندگينامه شهيد»
شهيد محمد ربيعي بهشتي در دهم مرداد ماه سال 1349 در خانوادهاي مومن و با ايمان در يكي از محلات تهران متولد شد. ايشان بسيار مهربان و رئوف بودند و اهميت و احترام زيادي براي پدر و مادرشان داشتند و خواهر و برادرانشان را دوست ميداشتند و هميشه خواهران خود را به حجاب و متانت دعوت ميكردند و بعد از اتمام تحصيلاتشان در مقطع ديپلم و در رشته برق از يگان بسيج عازم جبهههاي حق عليه باطل شدند ايشان طي 2 بار اعزام به مدت 6ماه در جبهه حضور داشتند و در عمليات والفجر8 در منطقه ام الرصاص در اثر اصابت گلوله به سينه مباركش به فيض شهادت نائل آمد
شهيد بسيار آدم و معصوم و پاكي بود. ايشان اهل مطالعه و نماز و بسيار باتقوا و پرهيزكار بودند شهيد با خواهر و برادر خود خوش رفتار بود و هميشه آنها را به تقوا و حجاب دعوت ميكرد در منزل از نظر امكانات در رفاه كامل بودند ولي هميشه به خود سختي ميداد تا از حال كساني كه ندارند باخبر باشد. ايشان به خاطر عشقي كه به خدا و رسول و وطن خود داشت شناسنامه خود را يك سال بزرگتر كردند كه بتواند به جبهههاي جنگ عازم شوند. ايشان از طريق بسيج مسجد سيدالشهدا عازم شدند و در آنجا وظيفه خطير غواصي را پيشه كردند و ايشان در وصيت نامه خود را براي پدر و مادر اينگونه گفتند پدر و مادر عزيز من كه در اين دنيا براي شما كاري نكردم اميدوارم شهادت من توشهاي باشد براي آخرت.
شهيد در عمليات والفجر8 به همراه گروه تخريب چي بودند و در شب عمليات رودخانه اروند رود عرض رودخانه را شنا كرده بودند و عرض 6كيلومتري رودخانه را به آن طرف رفته بودند و وظيفه خود را انجام داده بودند و سرانجام همانجا مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و شربت شهادت را نوشيدند ناگفته نماند كه جنازه شهيد دوازده سال مفقودالاثر ماند و بعد از دوازده سال غم و غصه پدر و مادر و خانواده شهيد از دوري حتي جنازه ايشان جنازه را پيدا و تحويل خانواده ايشان دادند و در قطعه شهدا بهشت زهرا آرميدند.
منبع:مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
شهيد بسيار آدم و معصوم و پاكي بود. ايشان اهل مطالعه و نماز و بسيار باتقوا و پرهيزكار بودند شهيد با خواهر و برادر خود خوش رفتار بود و هميشه آنها را به تقوا و حجاب دعوت ميكرد در منزل از نظر امكانات در رفاه كامل بودند ولي هميشه به خود سختي ميداد تا از حال كساني كه ندارند باخبر باشد. ايشان به خاطر عشقي كه به خدا و رسول و وطن خود داشت شناسنامه خود را يك سال بزرگتر كردند كه بتواند به جبهههاي جنگ عازم شوند. ايشان از طريق بسيج مسجد سيدالشهدا عازم شدند و در آنجا وظيفه خطير غواصي را پيشه كردند و ايشان در وصيت نامه خود را براي پدر و مادر اينگونه گفتند پدر و مادر عزيز من كه در اين دنيا براي شما كاري نكردم اميدوارم شهادت من توشهاي باشد براي آخرت.
شهيد در عمليات والفجر8 به همراه گروه تخريب چي بودند و در شب عمليات رودخانه اروند رود عرض رودخانه را شنا كرده بودند و عرض 6كيلومتري رودخانه را به آن طرف رفته بودند و وظيفه خود را انجام داده بودند و سرانجام همانجا مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و شربت شهادت را نوشيدند ناگفته نماند كه جنازه شهيد دوازده سال مفقودالاثر ماند و بعد از دوازده سال غم و غصه پدر و مادر و خانواده شهيد از دوري حتي جنازه ايشان جنازه را پيدا و تحويل خانواده ايشان دادند و در قطعه شهدا بهشت زهرا آرميدند.
منبع:مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
نظر شما