
به گزارش نوید شاهد قزوین:
مشتی خاک
شهید بسیجی، علی قاریان پور آنقدر سریع آمد و رفت که چشمان خیلی ها در راهش
باز ماند، چشمهایی که هنوز اشگهای ممتدش در سینه زنی ها برای آقا امام
حسین (ع) و میدان داری هایش را که گاهی به بیهوشی در راه مقتدایش منتهی می
شد را هرگز فراموش نمی کنند.
او در کمال صداقت و عاشقانه در بخشی از وصیت نامه اش نوشت: اگر جنازه ام به
دست شما رسید و برای دیدنم آمدید، با چادرسفید بیایید که انگار به عروسی
عزیز خود می روید و در روز تشییع جنازه هم با چادر سفید باشید که انگار
عزیز خود را به حجله دامادی می برید.
در پشت جنازه ام شعارهای حسین حسین و یا مهدی بدهید که آقایم شب اول قبر به
داد من روسیاه برسد.
یک شاخه گل سرخ و یک قطعه عکس امام را در قبرم بگذارید تا آنها را به آقا و
مولایم حسین (ع) بدهم، اگر چه نمی دانم در آن لحظه چه بگویم.
و اگر می شود یک مقدار خاک کربلا در قبرم بگذارید و جنازه ام را نیمه شب
دفن کنید و بروید ببینید که چرا فاطمه (س) به علی(ع) فرمودند که مرا نیمه ی
شب دفن کن!
و چون همه ی ما از خاک آمده ایم و به خاک بر میگردیم، بر روی سنگ قبرم
نوشته شود: مشتی خاک به پیشگاه خداوند متعال.
و در آخر دوست دارم در آخرین لحظه زندگی، لب تشنه از دنیا بروم.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.