خواهر شهید «علیاکبر بصیری» نقل میکند: «علیاکبر کنارم سر سفره نشست. دستی به سرم کشید و گفت: آبجی جان! نماز هم وقتی بیشتر مزه میده که بتونی خستگی و گشنگی رو به خاطر خدا بگذاری کنار!»
شهید «حسین باباخانی» یکم مهرماه ۱۳۴۶ در روستای کوهستانی فرومد از توابع شهرستان میامی به دنیا آمد. پدر بار هیزم کشید و مادر در هُرم بیرحم تنور، ثانیهثانیه جوانیاش را سوزاند و حسین به تحصیل عشق و انسانیت در مکتب پدر و مادر پرداخت. وی سرانجام در بیست و یکم فروردین ۱۳۶۶ در قصرشیرین توسط نیروهای بعثی به شهادت رسید.
شهید «حسن خادمیان» بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. به طور کلی دل بستگی به دنیا نداشت و بیشتر به آخرت میاندیشید. فردی منظم و با سلیقه بود و به نظافت شخصی اهمیت میداد. به کار کسی کار نداشت و معمولاً ساکت و سر به زیر بود.
مادر شهید «محمدمهدی خادمیان» نقل میکند: «گفتم: صبر کن یک کاسه آبی بیارم که انشاءالله سالم برگردی! جواب داد: فقط باید خدا نگه دارم باشه. از اون گذشته فرمان امام رو نباید عقب بندازیم حتی یک ساعت.»
خواهر شهید «حمیدرضا رسولینژاد» نقل میکند: «از همان کوچکی سعی میکرد روی پای خودش بایستد. اگر کسی خانه نبود، گرسنه نمیماند و چیزی برای خودش میپخت.»
همرزم شهید «محمدحسین تولی» نقل میکند: «با همه توانمندی که داشت از این که کنار نیروهای عادی کار میکرد خیلی خوشحال بود و همه میدیدند که چطور با جان و دل کار میکند و از او کار کردن خالصانه را یاد میگرفتند.»