نوید شاهد تهران بزرگ طی پرونده‌ای به معرفی شهدای مدافع حرم تهران که در آبان ماه به شهادت رسیدند، پرداخته است. در ادامه معرفی شهید مدافع حرم "سید مصطفی موسوی" را می‌خوانید.
وصیت نامه/شهید موسوی

به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید مدافع حرم "سید مصطفی موسوی" هجدهم آبان ماه سال 1374 در تهران دیده به جهان گشود. او که در اوج جوانی‌اش بود، داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم، به سوریه رفت، و در شامگاه پنج‌شنبه 21 آبان 1394 همزمان با شب آخر محرم، در منطقه حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر این شهید والا مقام در بهشت زهرا آرام گرفته است. در ادامه معرفی این شهید بزرگوار را می‌خوانید.

برگی از زندگینامه شهیدسید مصطفی موسوی:

««شهید سید مصطفی موسوی» روز پنج شنبه 18 آبان 1374 به دنیا آمد و در پنج شنبه 21 آبان ماه 1394 و تنها 3 روز پس از قدم گذاشتن به سن 20 سالگی، در سوریه، جام شهادت را نوشید. 

مصطفی که از نسل دهه 70 بود، بر خلاف خیلی از هم نسل‌هایش، خیلی زود راه و هدف خود را پیدا کرد و با معرفتی که با مطالعه فراوان و گوش به فرمان رهبر بودن به دست آورده بود، به خیل عظیم آسمانیانی شتافت که نزد خدا روزی می‌خورند. شیفته شهید بابایی بود و از وقتی با این شهید آشنا شد شوق پرواز درونش، شعله ور شد.»

«مصطفی علاقه ویژه ای به شهید بابایی داشت و این شهید اولین الگویش بود و شکل گرفتن عزم و اراده اش برای حضور در سوریه در اثر آشنایی و مطالعه زندگی شهید بابایی صورت گرفت که همه این ها نیز ناشی از پخش سریال «شوق پرواز» از تلویزیون بود؛ بعد از آن سریال شهید متحول شد و علاقه ویژه ای به شهید بابایی پیدا کرد و به مطالعه و تحقیق درباره سبک زندگی این شهید دوران دفاع مقدس پرداخت.

شهید حتی در پی علاقه به شهید بابایی، سراغ خلبانی رفت و تنها به جهت رد شدن در آزمون پزشکی از این مسیر بازماند و از این اتفاق ناراحت شد که نمی تواند روزی هواپیمایش را پر از مهمات کند و به قلب اسرائیل یورش ببرد و این غده سرطانی را پاک کند.

مصطفی به مقام معظم رهبری بسیار علاقه داشت و هر شبی که ایشان سخنرانی داشت، بیانات معظم له را در تمام شبکه های تلویزیونی مشاهده می کرد تا جمله جمله بیانات ملکه ذهنش شود و می گفت روزی که به سوریه رفتم تمام بیانات حضرت آقا را برایم ضبط کن یا بنویس تا در بازگشت بتوانم مطالعه کنم.»

خاطره‌ای از زبان مادر شهید:

«چند سال پیش، شناسنامه‌اش را به من نشان داد تا اگر به سن تکلیف رسیده، شروع به خواندن نماز و گرفتن روزه کند. گفتم نمی‌توانم خیلی دقیق این موضوع را مشخص کنم، پیش امام جماعت مسجد محل برو و سوال کن.

همین کار را کرد و متوجه شده بود به سن تکلیف رسیده است و از همان روز نمازهایش را می‌خواند و مقلد حضرت آقا بود. به دلیل این که لاغر و ضعیف بود، هیچ وقت من و پدرش او را مجبور به روزه گرفتن نکردیم و حتی سال اول، او را برای خوردن سحری بیدار نمی‌کردیم.

اما وقتی دیدم با وجود ضعف شدید، بدون سحری روزه می‌گیرد، از آن زمان به بعد هنگام سحر او را بیدار می‌کردم که به من می‌گفت با این کار ثواب زیادی می‌بری. به نماز خواندن و روزه گرفتن بسیار مقید بود. حتی تابستان‌ها که سرکار می‌رفت و گچ کاری یا کار نقاشی می‌کرد، روزه‌هایش را می‌گرفت.

البته پارسال و امسال را به دلیل حضور فشرده در بسیج، سرکار نرفت. به ظاهرش بسیار رسیدگی می‌کرد که همیشه مرتب باشد. حتی وسایل اتاقش هم همیشه مرتب و منظم بود. همرزمانش در سوریه هم تعریف کردند در آنجا هم بسیار منظم بوده است.»

معرفی کتاب:

مجموعه کتاب‌های مدافعان حرم، صحنه‌ای است که در آن، ناگفته های حیات سرمدی ایثارگران فرازمینی در منظر مخاطبان به نمایش درآمده تا تأکیدی باشد بر اینکه همیشه پرچم دارانی هستند، که بیرق حقانیت اسلام ناب محمدی (ص) را تحت زعامت سلاله ای از تبار درخشان ولایت، به هر قیمتی بر دوش کشند.

«کتاب، بیست سال و سه روز»، برای اولین بار در سال 97 از سوی انتشارات روایت فتح و به قلم سمانه خاکبازان منتشر شد. این کتاب با شمارگان 2200 و با جلد نرم رقعی در 216 صفحه و با بهاء 18 هزارتومان روانه بازار کتاب شده است.



انتهای پیام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده