چند کلامی با همسر شهید "مرتضی عسگری"
شهید مرتضی عسگری در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش عباس و مادرش رقیه نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. سال 1362 ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند سال 1362 با سمت فرمانده در جزیره مجنون عراق شهید شد. تا کنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ؛ در مصاحبه با همسر شهید مرتضی عسگری:

با سلام و درود خدمت آقا امام زمان و نایب برحقش امام عزیزمان و شهدای گلگون کفن از هابیل تا شهدای والفجر و خیبر و مجروحین و معلولین که با رشادتهای خود توانستند این انقلاب را تضمین کنند.

وقتی فکر گذشته و حال خود را میکنم نمیدانم از کجا شروع کنم و به کجا تمام کنم و از دوران پدر که در شش سالگی او را از دست دادم و با یتیمی بزرگ شدم، با تمام ارزوهای به بادرفته؛ بالاخره به این همسر گرامی رسیدم. به این امید تمام دوران گذشته سختیهای دوران طفولیت و خلاصه در این دوران فکر گذشته را فراموش کردم. گفتم شاید بعد از این دیگر جبران گذشته شود ولی خدا نگذاشت و بعد از 5 ماه خود مرتضی که به جبهه رفت تمام خوشیها و خوشبختیها هم همراه او رفت و سرانجام که خبر شهات او را آوردند باز هم روز از نو روزی از نو. زندگی ولی مرگ تدریجی با این مادر پیر زیر بار برادر و زن برادر در خانه‌های مردم آری برادر اگر برای یک بار حتی یک دقیقه پا به این خانه ما بگذارد واقعاً مرگ را با چشمان خود میبیند خلاصه بیشتر از این وقت گرامی شما را نمیگیرم.

زیرا قلم در توان نوشتن نیست. خدا عمر طولانی به این رهبر عظیم الشأن ما بدهد و عمر با عزت به شما که فریاد رس مظلومان هستید. برادر اگر از سرنوشت او بخواهید ما وقتی برای صحبت با هم نداشتیم چون او مدتی در آموزش و مدتی هم در جبهه بود. او فرصت درد دل کردن با من را نداشت. ولی او میدانست من در زندگی سختی زیاد کشیدم و من میدانستم او هم مانند من است خلاصه بیشتر از این سر شما را درد نمیآورم امیدوارم که به فکر ما هم باشید.

با توفیق فراوان خدانگهدار.


منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده