یادگار این شهید یک برگ وصیت نامه است
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ؛ زندگی نامه شهید صاحبعلی عظیمی / هفدهم مرداد 1349 در شهرســتان میانه چشــم به جهان گشود. پدرش ادریس، دســت فروش بود و مادرش گلنســا نام داشــت. تا سوم متوسطه در رشته تجربي درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پنجم مرداد 1367، در شــلمچه بر اثر اصابت ترکش شهید شــد. مزار او در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.
- از نظر اخلاقی و مذهبی بسیار خوب بود؛ با خانواده و دوستان خیلی خوب رفتار میکرد. صاحبعلی عظیمی خصوصاً به امام حسین (ع) عشق و علاقه زیادی داشت و هرجا که عزاداری آن حضرت برپا بود در آنجا شرکت میکرد و در آن مجالس خدمت میکرد.
- تابستان که مدرسه تعطیل بود، میرفت کارگری؛ مثلاً مغازه کار میکرد. پول خرج نمیکرد میآورد به پدر و مادرم میداد.
- وضع خانواده شهید، فقط یک اتاق داریم و 6نفر توی یک اتاق به سختی زندگی میکنند و هیچ امکان ندارد یک زمین و حیات بزرگ بخرند. مجبور هستیم توی یک اتاق زندگی کنیم؛ کل زمین ما 36 متر است.
- صاحبعلی عظیمی وقتی که بچه بود می گفت من میروم به جبهه؛ من گفتم صاحبعلی شما بچه هستی، شما را نمیبرن به جبهه. بعد بزرگ شد رفت به جبهه، به شهادت رسید، خدا قبول کند. به آرزوی خود رسید. هرجا که راهپیمائی میکردند میرفت شرکت میکرد؛ مثلاً 22 بهمن می رفت در راهپیمائیها شرکت میکرد، در میدان آزادی یا جاهای دیگر.
- صاحبعلی خیلی خوب بود و هیچکس را اذیت نمیکرد؛ چه خانه و یا بیرون مثلاً مدرسه و جاهای دیگر خیلی اخلاق خوب داشت. همیشه نمازگزار بود؛ نماز میخواند و به امام خمینی و رزمندگان اسلام دعا میکرد.
- موضعگیری خاصی در برابر گروهک های ضد انقلاب یا درگیری نداشته.
- روحیه این شهید در عملیات خیلی خوب بود و همیشه میگفت جبهه رفتن واجب کفایی است. در جبهه شلمچه و کردستان جنوب بودند. از سال 66 در حدود 7 ماه چهار بار عازم جبهه گردید.
- صاحبعلی معمولاً چیزی نمیگفت و اگر هم صحبتی میکرد میگفت که پشت جبهه خدمت میکنم. هدف این شهید و شهدای دیگر و رزمندگان اسلام این بود که اسلام و انقلاب را حفظ کنند و به ندای امامشان لبیک بگویند.
- در جبهه شلمچه در اثر اصابت ترکش دوپا به شهادت رسیده بود و بدن شهید خیلی زخمی بود؛ یعنی وقتی که رفتم شهید را دیدیم، لباسهای شهید خونی بود. خدا به من صبر داده بود، همه دوستان و آشنایان گریه میکردند ولی من گریه نکردم؛ به من میگفتند این برادر شماست شما چرا گریه نمیکنی من گفتم این دنیای فانی که عزیز است،آخرش مرگ است.
- باقیمانده شهید فقط وصیت نامه و نامههای جبهه و اخلاق خوب شهید است.
- این که شهید شده بود را به ما و خانواده 3 روز اطلاع نداده بودند، به همسایه خبر دادند صاحبعلی شهید شده، به خانواده صاحبعلی بگو. من بیرون بودم، دیدم؛ خانه رفتم، به مادرم گفتم صاحبعلی شهید شده؛ روحیه مادرم و پدرم و تمام خانواده خیلی خوب بود.
- ما خانواده های شهداء گوش به فرمان امام عزیز هستیم و ثابت قدم ایستاده و خواهیم ایستاد. پیام من به امت شهیدپرور و مردم حزب الله این است: گوش بفرمان امام بدهند و حرف دیگران را گوش نکنند.