جهاد را از نفس خود شروع کن

به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ؛شهید علي اصغر آرياچهر، نهم دي 1332، در شهرســتان تهران چشــم به جهان گشود. پدرش علي اوســط، کادر ارتش بود و مادرش ام کلثوم نام داشــت. تا پایان دوره کاردانی در رشــته انســانی درس خواند. سال 1360 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان همافر ســوم نیروی هوایی ارتش در جبهه حضور یافت. هشتم مرداد 1361 ، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.

متن نامه:

سلام بر پدر و مادر عزيزم، برادران و خواهران خيلي عزيزم. نامه را در حالتي مي‌نويسم كه در پشت جبهه، منتظر اعزام به جبهه هستيم. خوشبختانه خبرهاي خيلي خوبي از جبهه‌ها مي‌رسد. ديروز هلكوپتر‌ها براي كوبيدن مواضع و بستن رفته بودند موقع برگشتن نزديك اردوگاه، يكي از آنها فرود آمد. بيشتر سنگرهايش خالي كرده بود و متعاقب آن توپخانه‌ها چندين كيلومتر پيشروي كردند؛ بطوريكه ديگر صداي توپخانه‌ها موقع شليك به طرف عراقي ها به سختي به گوش مي رسد. ديروز كه از طرف ما براي شناسائي رفته بودند خبر دادند وضع دشمن خيلي بد است. تمام حملات كلاً از طرف ما صورت مي‌‌گيرد.

دو روز پيش كه به اهواز رفته بودم به داداش تلفن زدم و خوشبختانه موفق شدم با او تماس بگيرم. به داداش گفتم چون امكان رفتن ما به شهر كم شده، به سختي مي‌توانم تلفن بزنم. ولي سعي مي‌كنم نامه برايتان بنويسم. اين سومين نامه ايست كه برايتان مي‌نويسم. و شايد تا حالا دو نامه قبلي به دستتان رسيده باشد. وضع ما فعلاٌ خوب است ولي شبها خيلي سرد است. البته اين از نظر ما خيلي هم خوب است. چون ما با اين ايمان مي‌توانيم به راحتي سرما را تحمل كنيم. ولي عراقي ها مطمناً به سختي مي‌توانند اين سرما را تحمل كنند.

از هركس شنيديم گفتند كه ما تا حالا سرباز عراقي از نزديك نديديم كه بجنگند؛ بلكه هميشه در پناه تانك و توپ جنگيدند و اگر تانك و توپ خود را از دست بدهند فوراً فرار مي‌كنند. تا حالا اگر شكست خورديم به علت كمبود تجهيزات بود كه خوشبختانه اين نقص برطرف شد و جديدترين سلاح هم اكنون در اختيار ارتش و سپاه قرار دارد. گردان ما به اسلحه‌هاي كافي مجهز شده و انشاءالله به كمك خداوند حتماٌ پيروز خواهيم شد. سلام مرا به داداش و زن داداش و همه دوستان و آشنايان برسانيد. از جانب من اصلاً نگران نباشيد من تنها از دوري شما رنج مي‌‌برم كه اميدوارم با پايان جنگ و پايان ماموريت ما ديدارها تازه شود.

به اميد ديدار علي اصغر آريا چهر

مورخ پنجم آذر 1359

متن نامه شهید به برادر:

خدمت برادر بسيار عزيزم:

سلام عليكم، اميدوارم كه حالت خوب باشد، حال ما بحمداله خوب است. متاسفانه روزي كه رفتي نشد ببينمت. تو هم فكر كردی ما خونه نيستيم، در حاليكه آن روز كرج نرفتيم. به هرحال از اينكه داري خدمتت را انجام ميدهي خوشحالم. چون اين شروع زندگي مستقلت است. البته سختي هائي وجود دارد و در آينده هم وجود خواهد داشت، تو سعي كن با شجاعت آنها را تحمل كني و توكلت هميشه به خدا باشد.

فكر مي‌كنم كه آنجا حوصله ات از تنهايي و بيكاري سر مي‌رود؛ علاوه بر اينكه سعي مي‌كني دوستان خوبي براي خودت پيدا كني، حتماٌ وقت هاي بيكاريت را به مطالعه بگذران. الان در موقعي هستي كه بالاترين آمادگي را براي يادگيري داري. وقتت را بي خود تلف نكن و از هر لحظه عمرت بهره‌اي براي خودت و آخرتت بگير و از وظيفه مسلمانيت هم غافل مشو.

در اصول كافي امام باقر (ع) مي‌فرمايد: دين بر پنج پايه مستقر است؛ نماز، خمس، جهاد، ولايت و روزه. جهاد را از خودت و از نفس خودت شروع كن و سپس آن را در مورد ديگران به كار بگيرد. منظور از ولايت معتقد بودن به حكومت الله و حضرت محمد (ص) و ائمه معصومين (ع) است كه در حال حاضر در زمان غيبت اين امر به عهده امام خميني مي باشد.

اميدوارم سرت را درد نياورده باشم. تو را بخدا مي سپارم. در زندگي اتكايت فقط به خداوند باشد و براي هر كاري جز بنده ی خدا، بنده ی هيچ كس مباش.

موفق باشي

به اميد ديدار

علي اصغر آرياچهر

منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ