زندگینامه سرلشکر خلبان، شهيد اردستانی؛
نوید شاهد _پانزده دی ماه سال 1373 روز شهادت شهید "مصطفی اردستانی" است. بیست و شش سال از شهادت این شهید والامقام می‌گذرد. از این رو پایگاه خبری نوید شاهد در ادامه آلبوم، وصیتنامه، زندگینامه این شهید بزرگوار را برای برای علاقه مندان منتشر می‌کند.

پروازی که ابدی شد

به گزارش خبرنگار نوید شاهدتهران بزرگ، سرلشکر شهيد "مصطفی اردستانی" یازدهم دی ماه سال 1328 در روستای قاسم آباد" از توابع شهرستان ورامين دیده به جهان گشود. او که از خلبانان هواپيمایی "F5 " بود. بعد از رشادت های بسیار در دفاع مقدس در پانزدهم دی ماه سال ۱۳۷۳ براثر سانحه هوایی در فاصله 64 کیلومتری فرودگاه در جاده نایین، یزد سقوط کرده و سرنشینانش به شهادت می‌رسند.

شهید اردستانی دوران مدرسه خود را با موفقيت پشت سر گذاشت. و در سال ۱۳۴۵ ديپلمش را اخد کرد. و به خدمت سربازی اعزام شد و بهعنوان "سپاه دانش" در يكي از روستاهاي اسفراين خدمت نمود.


شرايط جغرافيايي منطقه در آن زمان براي كشت خشخاش مساعد بود و برخي از اهالي روستا مبادرت به كشت آن مي كردند، سرباز اردستاني با علم به حرمت كشت خشخاش در حد امكان آن ها را از اين كار باز می داشت.


پس از انجام خدمت سربازی، در مهر ماه سال 1350 در آزمون دانشكده خلباني نيروي هوايي شركت كرد و پس از قبولي وارد دانشكده شد. بعد از گذراندن مقدمات آموزش پرواز به منظور تكميل دوره خلباني به آمريكا اعزام شد و پس از اخذ دانشنامه خلباني به ايران بازگشت و در پايگاه شكاری دزفول به عنوان خلبان هواپيمايي"F5 "مشغول به خدمت شد.

اولين حضور انقلابی او در مبارزه با رژيم شاهي در روز پانزدهم خرداد سال 1342 بود كه در اوج جوانی اما در آگاهی کامل همراه با ساير دوستانش در تظاهرات عمومي شركت کرد.

با اوج گيري مبارزات مردمی منتهی به پيروزی انقلاب اسلامی، فعاليت های سياسی او نيز بيشتر وجه عمل گرايانه به خود گرفت. در سال 1356 در تبريز خدمت كرد و در همين ايام در يک موقعيت بسيار خطرناک سرتيپ مجاهد فكوری را از يک ترورکتوسط "ساواک" نجات داد.

همزمان با پيروزي انقلاب اسلامی به مشهد منتقل شد و جزء نخستين خلبانان حزب اللهی در به ثمر رسيدن مبارزات عليه رژيم طاغوت نقش بسزایی ايفا نمود.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با جمعی از همكاران اقدام به انتشار يک نشريه درون گروهي به نام " مخلصان " نمود، كه حاوي مطالب اعتقادی و فرهنگي بود و علي رغم تيراژ محدود، بسيار جالب توجه و در آگاه سازي پرسنل مؤثر بود.


در سال 1359 به عنوان افسر خلبان شكاري در پايگاه شكاری تبريز مشغول به خدمت بود كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران آغاز شد.


علي رغم اينكه در روز حمله هوايي دشمن به خاك ميهن اسلامي در مرخصي به سر مي برد بلا فاصله خود را به پايگاه مربوط رساند و از روز بعد پرواز های جنگی خود را شروع كرد.

ایشان درباره آغاز نبرد هوايی عراق عليه ايران مي گويد:


"توسط برادرم كه؛ سرباز وظيفه بود و در پايگاه حشمتيه تهران خدمت مي كرد و به ورامين آمده بود، متوجه حمله هوايي عراق به تهران شدم، به فكر فرو رفتم، هر چه بيشتر مي انديشيدم كمتر باورم مي شد كه هواپيما هاي عراقي بتوانند شعاع عملشان را تا تهران توسعه بدهند، هاله اي از غم و اندوه چهره ا م را در برگرفت، با خود گفتم نيروي هوايي ما نيز به سرنوشتي همانند " مصر" كه هواپيماهايش توسط رژيم اشتغال گر قدس در محل پارک و آشيانه ها منهدم شده دچار شده است."

شب فرار رسيده بود، ظلمت و تاريكي همه جا را در كام خود كشيده بود، نمی دانم آن شب را چگونه تا صبح سپري كردم، فكر و خيال لحظه اي راحتم نمي گذاشت و خواب گويي حريف چشمان خسته ام نمي شد و در انتظار صبح لحظه شماری مي كردم.

خورشيد صبحگاهي اولين روز پاييز سال 59، انوار طلائي اش را بر تن زخمي وطن عزيزم مي پاشيد و من هر چند در مرخصي بودم و همين امر مي توانست عذر باشد، ولی احساس من اين بود كه يک سربازم و بايد در همه حال از كشور دفاع كنم، صبح خيلي زود راهي ترمينال غرب در ميدان آزادي شدم تا هر چه زودتر خودم را به تبريز برسانم.

خشم سراسر وجودم را فرا گرفته بود، با مرور آموخته ها كه در آموزش های خلباني فرا گرفته بودم، بارها و بارها در خيالم خود را به خاک شمن مي كشاندم و بمب ها را به تلافي حمله نا جوانمردانه او بر مراكز نظامي و اقتصاديش فرو مي ريختم.


به پايگاه تبريز رسيدم، عراقي ها چندين بار به تبريز و پايگاه ما حمله كرده بودند. اما به خواست خدا هيچ اتفاق مهمی رخ نداده و خسارت ها چندان سنگين نبود.بدين ترتيب نبرد را با حمله به كركوک آغاز كرديم، و باند و پايگاه آن ها را با موفقيت بمباران نمويم."


شهيد اردستاني در سال 1360 به عنوان فرمانده پايگاه پنجم شكاري (اميديه) انتخاب و در اين پايگاه مشغول خدمت شد او علاوه بر مسئوليت سخت فرمان دهی، خود نيز شخصاً در پروازهاي جنگي شركت مي كرد.

ایشان در عمليات بيت المقدس كه پشتيبانی آن را انجام داد، به خوبي منطقه را تحت پوشش و دفاع هوايي قرارداد و در فتح نهايي نقش بسزايي داشت.

 

 در سال 1363 به سمت معاون عملياتي پايگاه دوم شكاري منصوب شد، پس از آن 3 سال انجام وظيفه در اين مسئوليت، در سال 1366 به عنوان مديريت آموزش عمليات نيروي هوايي ارتش ج .ا . ا منصوب شد.
پس از شهادت سرلشگر شهيد خلبان عباس بابايي كه معاونت عمليات نيروي هوايي را بر عهده داشت،
شهيد اردستاني به اين سمت ( معاونت عمليات نيروي هوايي) برگزيده شد و تا زمان شهادت این مسئولیت را بر عهده داشت.


سرلشگر خلبان، شهيد اردستانی، درطول جنگ تحميلی، همواره داوطلب ماموريت های مشكل بود و بارها اتفاق مي افتاد، كه در يک روز هفت بار به خاک دشمن حمله مي برد، و بدون شک او با انجام 400 پرواز برون مرزی و 1724 ساعت پروازهاي مختلف در خاک ميهن اسلامي، يكي از قهرمانان جنگ به حساب مي آيد.

كه چندين بار تا مرز شهادت پيش رفت و تا سرانجام در پانزدهم دی ماه سال ۱۳۷۳ بر اثر سانحه هوايي، به همراه فرمانده فقيد نيروي هوايي، سرلشگر شهيد منصور ستاری سرلشگر خلبان شهيد عليرضا ياسينی و چند تن از هم رزمان به آرزوی ديرينش رسيد و به لقای معبود پيوست. و پیکر مطهر این شهید والامقام و دیگر یارانش در بهشت زهرا تهران آرام گرفته است.

انتهای پیام /

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده