شهیدی که عاشق گمنامی بود
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید « امیرعلی محمدیان » آذر ماه سال ۱۳۷۱ در تهران دیده به جهان گشود. در سال ۱۳۹۴ به صورت داوطلبانه به عنوان یکی از نیروهای یگان فاتحین تهران، به سوریه اعزام شد.
با شروع جنگ سوريه، اميرعلي آرام و قرار نداشت. مرتب موضوع رفتنش را در خانه مطرح ميكرد. اما مادر اجازهی رفتن به او نميداد.
به هر حال مادر بود و يک اميرعلي كه به اين راحتيها نميتوانست، دوریاش را تحمل كند، حتی وقتی که به مسافرت كوتاهی میرفت، مادر چشم به راه بود، تا زنگ در را بزند و با شنيدن صدای فرزندش، دوباره آرامش را تجربه كند.
اما اميرعلي هم دلش هوايی حرم شده بود. از هر دری وارد می شد به بنبست میرسيد، تا اينكه يک روز سرشوخي را با مادر باز كرد، كلي سربهسرش گذاشت.
خوب كه دل او را نرم كرد، موضوع اعزام به سوريه را با او درميان گذاشت. باز مادر مخالفت كرد. مادر شهید در این باره می گوید: «لحظهی آخر حرفي به من زد كه تسليم شدم. گفت كه از بين سه فرزنديی كه خدا به شما عنايت كرده، نمی خواهی يكیشان را قربانی حضرت زينب(س) كنی؟
حرفي براي گفتن نداشتم. وقتي ميخواست برود وصيت كرد، اما من گوش ندادم. گفتم رسم است پدرومادر براي فرزندانشان وصيت می كنند؛ برعكس شده. خنديد و گفت باشد نميگويم. حرفهايش را نوشته بود. با همه خداحافظي كرد و حلاليت طلبيد.» مدت زيادي در سوريه نبود كه خبر شهادتش را آوردند.
او که در دیماه سال ۱۳۹۴ به همراه تعداد دیگری از رزمندگان آماده انجام عملیات در خان طومان شد. در نهایت بیست و یکم دی ماه همان سال به شهادت رسید.
امیرعلی در این عملیات ابتدا مورد اصابت تیر دشمن از ناحیه پا قرار گرفت و سپس به شهادت رسید؛ اما پیکرش در منطقه ماند.
به گفته مادرش امیرعلی خیلی حضرت زهرا (س) را دوست داشت و همیشه میگفت: دلم میخواهد مثل خانم گمنام باشم که همینطور هم شد و گمنام ماند.
انتهای پیام /