شوق شهادت شهید شانزده ساله!
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید "مسعود کوه حقدی خضری" پنجم مرداد ماه سال 1345 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش حسن و مادرش بشری نام داشت. تحصیلاتش را تا مقطع سوم راهنمایی ادامه داده بود و از شهدای دانش آموز نیز بود. پس از حضور در جبهه در هفدهم اسفند ماه سال 1361 در عملیات والفجر مقدماتی منطقه فکه به شهادت رسید. پیکر این شهید والامقام مفقود الاثر است.
شهید کوه حقدی در خانوادهای مذهبی در تهران دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی خصوصیات اخلاقی شهید او را از سایر خواهران و برادرانش ممتاز نموده بود. به شرکت در فعالیتهای مذهبی علاقه بسیاری داشت و همیشه دوستان و بچهها را به شرکت در فعالیتهای مذهبی تشویق میکرد و به خواندن نماز اول وقت و قرآن بسیار اهمیت میداد.
او بسیار رئوف و مهربان بود. خصوصا احترام شدیدی به پدر و مادر خود قائل بودند و به طرق مختلف مشغول هدایت بچههای منزل نسبت به دین خدا قرآن و سایر فعالیتهای مذهبی بودند.
پس از گذراندن دوران تحصیل در سال سوم راهنمایی که اوج حملات دشمن بعثی به خاک میهن اسلامی بود به دنبال فرمایش امام خمینی (ره) مبنی بر شرکت و حضور در جبههها پس از تلاش بسیار موفق به کسب اجازه پدرش برای حضور در جبهه شد.
مادرشهید از لحظات مملو از شور و شعف فرزندش قبل از اعزام به جبهه اینطور میگوید:
در روز اعزام با شور و شوقی وصفناشدنی پس از آمدن از حمام ساک کوچک خود را برداشت و با خوشحالی زیادی از من خداحافظی کرد من هم یک شیشه شیر و یک جعبه بیسکویت به او دادم او هم با اصرار زیادی فقط کمی از بیسکویت را برداشت و با ساک کوچک خود راهی مسیری شد که دیگر برگشتنی نداشت.
مدت حضور مسعود در جبهه بیش از 3 ماه طول نکشید در این مدت نامههایی از او از پادگان دوکوهه به ما میرسید نامههای او سراسر از اظهار قدردانی و شکر از زحمات پدر و مادر است و طلبیدن حلالیت از دوستان.
هم رزم شهید در آخرین لحظات دیدارش با او چنین میگوید:
لحظاتی قبل از شروع حمله خواستم او را به عقب ببرم اما او امتناع میکرد و گفت همه ماندن و حضور 3 ماهه من در جبهه فقط برای شرکت در این حمله است.
یکی از همرزمان او میگوید هرچه به زمان حمله نزدیکتر میشدیم چهره مسعود لحظه به لحظه نورانیتر و زیباتر میشد و وقتی به شوخی به او گفتم چقدر زیبا شدی خندید و گفت در این لحظهها بچهها هی هندوانه زیر بغل آدم میگذارند.
و آن شب آخرین دیدار بچهها با مسعود بود. اکنون مائیم و گذران 15 سال از آن آخرین وداع و خاطراتی به یاد ماندنی از زندگی با او.
انتهای پیام/