شهید رهرو میخواهد، عزادار نمیخواهد
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید "عبدالمجید بنی علی" سوم فروردین ماه سال 1339 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش تقی و مادرش فاطمه نام داشت. او که مجرد و از شهدای دانش آموز بود و تحصیلاتش را تا مقطع دوم دبیرستان ادامه داده بود. پس از حضور در جبهه بر اثر اصابت تیر به سرش دهم اسفند ماه سال 1362 در منطقه جزیره مجنون به شهادت رسید.
شهید بنی علی در خانوادهای متوسط مذهبی به دنیا آمد که سومین فرزند خانوادهاش بود. او در سنین نوجوانی علاقه خاصی به مجالس مذهبی داشت. زمان به همین صورت میگذشت تا اینکه انقلاب شد و از این مساله بسیار خوشحال بود که در مملکت ما انقلاب شدهاز همان ایام یه طوری فعالیت میکرد که شب و روز برایش مشخص نبود و شبها را به پاسداری در سنگر سر چهارراه محل میگذراند و بسیار خوشحال و پر امید بود و حس میکرد که اسلام و انقلاب پیروز خواهد شد.
ولی در آن لحظه که دوستانش به شهادت می رسیدند بسیار افسرده و نالان بود که چرا او به این سعادت نرسیده است.
تا اینکه به جبهههای کردستان برای دفاع از کشورش رفت. مجید وقتی در جبهه های پاوه به سر میبرد همراه با دکتر چمران در عملیاتها پیشتاز بود و بر مکراتها می تازید تا اینکه بعد از مدتی به تهران برگشت و برایمان از رشادتهای رزمندگان در جبهههای سقز، بانه، پاوه وغیره میگفت.
بعد از اینکه در سال و چند ماه در کمیته بطور فی سبیل الله خدمت کرد درآن موقع کمیته ها میخواست رنگ روی تازه ای پیدا کند و مجید به خاطر سواد کمی که داشت از کمیته بیرون آمد و به سرکار خویش که نسبت کاری بود رفت و در این کار مهارت زیادی داشت.
او وقتی که به جبهه نمیرفت افسردگی عجیبی داشت و حس میکرد که از زندگی عقب مانده است و بر برادر دیگرش که از او یکسال و چند ماه کوچکتر بود، افسوس میخورد چراکه که او در جبهه های جنوب کشور علیه دشمن بعثی می جنگید.
تا اینکه حمید برادر مجید در سال تاریخ بیست و چهارم فروردین ماه سال 1362 در جبهه های فکه ابوغریب مفقود الاثر شد و افسردگی مجید بسیار شد زیرا که میدید برادر کوچکترش زودتر از او مقبول درگاه حق قرار گرفته است.
مجید دیگر سر از پا نمیشناخت و شبها بلند میشد و نماز شب میخواند که صدای ناله اش به درگاه پروردگار برسد. این در مدت یکسال همیشه نماز شب می خواند و به خواندن دعای کمیل اهتمام میورزید و آن را هرگز ترک نمیکرد، همیشه به جمکران میرفت و از حضرتش طلب شهادت میکرد. هیچگاه نماز جمعه را ترک نکرد و شبها در خارج از خانه در سنگر مسجد به پاسداری از انقلاب و اسلام میپرداخت.
آری حمید رفت و مجید را دو چندان ساخت و درست همانطور که خودش میگفت شهید رهرو میخواهد شهید عزادار نمی خواهد. یک سال از شهادت برادرش حمید گذشت که شب چهلم مجید مصادف با سالگرد شهادت حمید شد. یعنی در هشتم اسفند ماه سال 1362 وقتی که به جبهههای جنوب میرفت، در عملیات خیبر در منطقه جزیره مجنون به شهادت رسید و بعد از 15 روز خبر شهادتش را به خانوادهاش دادند.
انتهای پیام/