هرکجا که تقدیر الهی بود مرا آنجا دفن کنید
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، سردار شهید مدافع حرم «شعبان نصیری»، فروردین ماه سال ۱۳۳۶ در کرج دیده به جهان گشود. پدرش حسین نام داشت. با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به مناطق عملیاتی رفت و در سمت های مختلف حاضر شد. شهید نصیری در سال ۱۳۶۰ و درسن ۲۳ سالگی ازدواج کرد و حاصل آن، ۴ فرزند بود؛ ۳ پسر و یک دختر. سلمان، محمد و روح الله پسران او بودند که محمد ۱۰ سال پیش در حادثهای دار فانی را وداع گفت.
سردار «حاج شعبان نصیری» که از یادگارانِ ۸ سال دفاع مقدس بود و سابقه حضور طولانی در «سوریه» به منظور دفاع از «حرمِ بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)» را در کارنامه خود داشت، ظهر جمعه پنجم خردادماه سال 1396، مصادف با شبِ اول «رمضان المبارک»، در جبهه «عراق» و طی عملیات آزادسازی «موصل» به شهادت رسید. پیکر این شهید والامقام در بهشت زهرا تهران آرام گرفته است. نوید شاهد تهران بزرگ در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را برای علاقه مندان منتشر میکند.
متن این وصیتنامه به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّهُ الْبَالِغَهُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿سوره انعام آیه ۱۴۹﴾
بگو دلیل محکم و رسا، خواست و خاص خداست؛ اگر میخواست، همه شما را هدایت میکرد.»
امام صادق علیه السلام فرمودند: «ما حجت بالغه هستیم، بر هر چه در پایین آسمان و روی زمین است.»
ایشان میفرمایند: «روز قیامت، خداوند تبارک و تعالی، به بندهاش میگوید: بنده من! آیا عالم بودی؟ اگر بگوید بلی، به او میگوید چرا به آنچه میدانستی، عمل نکردیی؟ و اگر بگوید بیاطلاع بودم، به او میگوید چرا مشغول یادگیری نشدی تا به آن عمل کنی؟ پس بر او اتمام حجت کند و این همان حجت بالغه است.»
صدق الله العلی العظیم و صدق رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
«خدایا ! تو شاهدی، که احساس تکلیف به فرامین تو، مرا واداشت تا قدم در مسیری بگذارم که میدانم رضای تو در آن است و تو را شکرگزارم که در این چند روزِ دنیای زودگذر و فانی، توفیق این شناخت را به من عنایت کرده و مرا به مسیرِ حق هدایت کردی.
هر چه دارم از توست و إن شاء الله، انتهای این مسیر نیز به تو ختم خواهد شد.
شهادت به وحدانیت تو، دلیل ایمان است و شهادت به آخرین پیامبرت که خون دل خورد تا همه بندگانت را درمسیر تو قرار دهد، شرط عقل.
شهادت میدهم، امیرالمؤمنین علی علیه السلام، برادر ایمانی حضرت پیامبر اعظم روحی فداه و همسرش فاطمه زهرا سلام الله علیها، دختر آخرین پیامبر خدا و مادر همه امامان معصومی است که تلاش و خونِ دل آنها، باعث افتخار خداوند جبّار و سرمایه ما در این جهان فانی و در دنیای باقی است که اگر چشمشان به مدد آنها نبود، اعمالمان ما را چند متر هم، راهنمایی نمیکرد.
شهادت میدهم به امامت دوازده امام معصوم که اوّل آنها امیرالمؤمنین علی علیه السلام و آخرینِ آنها، حضرت حجت ابن الحسن العسکری (علیه السلام) است که إن شاء الله در رکاب او، پوزهی همهی دشمنان خدا از اوّل تا
آخر را به خاک خواهیم مالید؛ و برائت میجویم از قابیل تا آنانی که خون به دل پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلوات الله علیه)، امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها کردند و خدای عزیز، همهشان را غرق در آتش جهنم و با خداهایشان محشور کند.
شهادت میدهم، امام خامنهای مدظله العالی، جانشین برحقِ فرستادهی غائب توست و سعی کردم، گمنام، در مسیری گام بردارم که لبخند را بر لبانِ او، مینشاند و رضای خاطر او را در پی دارد، که رضای او، رضایِ حجت برحق است و رضایِ حجت برحق، رضای توست؛ خدایا ! رضایم به رضای تو.
دوستانم را وصیت میکنم و همه فرزندان، همسر، عروس، داماد و… به پیروی از دستورات این حجت برحق (امام خامنهای مدظله العالی) که سعادت همهی ما در پیروی از او و شقاوت همگیمان در سرپیچی و ناراحتی و نگرانی ایشان است.
سعی کردم شخصاً بدهی نداشته باشم، ولی از همهی دوستان، آشنایان، فامیلِ نزدیک و دور، عاجزانه تقاضامندم اگر کوتاهی از من سرزده و باعث رنجش و آزرده شدن آنان شدم به بزرگواری خودشان ببخشند و من هم قول میدهم اگر آبرویی در پیشگاه حضرت حق داشته باشم (که همهی آبروها از اوست) حتماً جبران کنم.
من نه توانستم فرزند خوبی برای پدر و مادرم باشم و نه بندهی مورد نظر خداوند تبارک و تعالی؛ نه همسری خوب و نه پدری مناسب؛ و حتی نه دوستی که بتوانم اسباب راحتی و آسایشِ دنیا و آخرت دوستانم را فراهم کنم، ولی میدانم که هرچه توانستم کردم و قصور داشتم که در این مسیر، آنچنان که شایسته است، نبودم؛ از همهی آنها میخواهم که به بزرگواری خودشان، این بندهی ناچیز خدا را ببخشند.
بعضی افراد که نامشان را نمیبرم باعث رنجشِ من شدند؛ من همه آنها را بخشیده بودم ولی در این اوراق نیز بگویم، که باعث ناراحتی آنها نشود.
اینکه کجا دفن شوَم در تقدیر الهی است؛ هرکجا دوست خواست همانجا بهترین مکان است حتی اگر در زبالهدانی باشد.
من چیزی ندارم که بخواهم برای آن وصیت کنم و ببخشم، هرچه دارم، آنچه خدا مقرر فرموده است و حق هم همان است شود؛ وصیت من حکم خداست.
اینکه چرا من، جبهه حق و باطل در دفاع از حرم اهل بیت را برای نبرد انتخاب کردم با خداست ولی احساس میکنم، ظهور حجت حق در این سرزمین گره خورده است و چه زیباست که من هم بتوانم در این سرزمین، ناظر گره گشایِ اصلی حجت ابن الحسن العسکری علیه السلام باشم.»
والسلام علی من اتبع الهدی
شعبان نصیری
یکشنبه ۱۴ تیرماه ۱۳۹۴
۱۸ رمضان ۱۴۳۶
انتهای پیام/