نوید شاهد - «یکی از نوبت‌هایی که برای گشت و شناسایی دشمن رفته بودند کارشان طول می‌کشد و به سحر می‌خورند، آنجا تصمیم می‌گیرند همانجا بمانند لذا چند تا گونی برداشته و توی آن مخفی می‌شوند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "مهدی شالباف" است که تقدیم حضورتان می‌شود.

خاطرات/ یک روز داخل گونی!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید مهدی شالباف، هفتم بهمن ۱۳۴۱ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش علی، میوه و تره‌بار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت و تا پایان دوره متوسطه درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ با سمت فرمانده گردان امام‌رضا (ع) در جزیره مجنون عراق و در عملیات خیبر به شهادت رسید، پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش ابوالقاسم نیز به شهادت رسیده است.

یک روز داخل گونی!


جواد حضرتی همرزم شهید مهدی شالباف روایت می‌کند: انجام عملیات شناسایی از وضعیت نیروهای دشمن برای شالباف کار روزمره بود. معمولا ایشان داوطلبانه به صورت نفوذی به طرف نیروهای عراقی می‌رفتند تا کار شناسایی را انجام و از استعداد دشمن اطلاعات جدیدی به دست آورند.

وی تعریف می‌کرد: یکی از نوبت‌هایی که برای گشت و شناسایی رفته بودند کارشان طول می‌کشد و به سحر می‌خورند، آنجا تصمیم می‌گیرند به طرف مواضع خودی برنگردند و همانجا بمانند لذا چند تا گونی برداشته و توی آن مخفی می‌شوند و تا اوایل شب بعد در همان گونی بین نیروهای ایرانی و عراقی می‌مانند.

روز بعد که شالباف از انجام ماموریت به سلامت برمی‌گردد، نیروهای خودی ابراز می‌کنند: ما فکر کردیم شما اسیر و یا شهید شده‌اید و حال می‌بینیم که با دست پر آمده‌اید!

همچنین به صورت دقیق خود ایشان تعریف می‌کردند و می‌گفتند: آن روز عراقی‌ها می‌آمدند و از نزدیکم رد می‌شدند ولی متوجه من نمی‌گریددند که این امر از الطاف خفیه الهی بود.

منبع: کتاب از میمک تا مجنون (زندگی‌نامه سردار شهید مهدی شالباف)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده