نوید شاهد قزوین - «یکی از آزادگان بسیجی از کنار فرهان (نگهبان عراقی) گذشت و احترام نکرد، نگهبان عراقی ناراحت شد و با غضب و توهین اسیر را صدا زد و ادامه داد چرا احترام نکردی؟ و یک کشیده محکم به گوش این بسیجی نواخت و گفت یالا رو ...» همزمان با سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی، ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز "یوسف ترابی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

پایکوب و خودت را راحت کن، احمق!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، آزاده و جانباز یوسف ترابی، بیست و سوم خرداد ماه سال ۱۳۶۷ طی عملیات بیت‌المقدس ۷ در شلمچه به اسارت درآمد. وی با ۸۹۲ روز اسارت در اردوگاه‌های رژیم بعث، سی‌ام آبان ماه سال ۱۳۶۹ به میهن اسلامی بازگشت.

پایکوب و خودت را راحت کن، احمق!

آزاده و جانباز یوسف ترابی روایت می‌کند: در اردگاه عراقی‌ها دستور داده بودند از کنار هر اسیری که عبور می‌کنند اسیر باید به حالت خبردار پایش را محکم بر زمین بکوبد تا شاید اندازه‌ای از احساس حقارت متاثر از شکست‌های عراق را برطرف کنند تا اینکه ...

روزی از روز‌های اسارت نگهبان عراقی که فرهان نام داشت و در قساوت و سنگ دلی از دیگر هم کیشان خود دست کمی هم نداشت و تا اندازه‌ای فارسی بلد بود در محوطه شروع کرد به قدم زدن، در همین زمان یکی از آزادگان بسیجی مازندرانی که نامش را به یاد ندارم از کنار فرهان گذشت و احترام نکرد، عراقی ناراحت شد و با غضب و توهین اسیر را صدا زد و ادامه داد چرا احترام نکردی؟ و یک کشیده محکم به گوش این بسیجی نواخت و گفت یالا رو.

ما که شاهد این صحنه بودیم با تعجب مشاهده کردیم که بسیجی با یک لبخند تمسخرآمیز و بدون اینکه احترام بگذرد راهش را گرفت و رفت، عصبانیت عراقی چند برابر شده بود، دوباره با فحش و بد و بیرا او را صدا زد و چند ضربه مشت و لگد میهمان کرد، دوباره گفت برو.

بسیجی همچون دفعه قبل با لبخندی به راه خود ادامه داد این صحنه تا چند بار تکرار شد و هر بار بر میزان ضرب و شتم افزوده می‌شد، ما در عین حال که از کتک خوردن همرزم خود رنج می‌بردیم از مقاومت و حماسه‌آفرینی او لذت می‌بردیم، البته لذتی که مافوق هر رنجی بود.

در این بین مسئول قسمت که یک فرد ایرانی مزدور بود و بسیار بی‌ادب با صدای بلند به بسیجی می‌گفت: پا بکوب و خودت را راحت کن! احمق!

و خدا می‌داند که جمله او از کتک‌های عراقی دردناک‌تر بود، هر چند که او و امثال او از درک این برخورد‌ها عاجز بودند، چرا که چشم بصیرت نداشتند که هیچ، بویی از غیرت و تعصب مذهبی و ملی نبرده بودند.

منبع: کتاب دستاورد‌های اسارت (مباحث تحلیلی از وقایع اردوگاه به انضمام خاطرات)

مادر شهید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده