دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۴۵
شهید «اکبر سعید نصرتی»، در بخشی از وصیت نامه آورده است: مادر عزيز و برادران ارجمند، شهادت يعنی متحول شدن ـ شهادت يعنی انتقال يافتن از زندگي مادی به زندگی معنوی و شهادت در مكتب اسلام، انتخابی است كه انسانهای پاک، پيروان آن مي‌شوند.

به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «اکبر سعید نصرتی» فرزند نصراله در تاریخ یکم شهریور ماه سال 1342 در تهران دیده به جهان گشود. پس از حضور در جبهه در تاریخ بیست‌وچهارم بهمن ماه سال 1361 در عملیات والفجر مقدماتي در فکه به مقام شهادت نائل آمد. مزار ایشان در قطعه 28 بهشت زهرا س است. در ادامه بخشی از وصیتنامه این شهید والامقام را می‌خوانید.

وصیتنامه شهید اکبر سعید نصرنی

بسم رب الشهدا و الصديقين
تاريخ 1361/11/23
وصيت‌نامه شهيد اكبر سعيد نصرتی كه در منطقه عملياتی والفجر مقدماتی به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.


1ـ ولا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.

با سلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامي پير جماران و با درود فراوان بر شهداء از كربلاي حسيني تا انقلاب خميني و با سلام به حضور امت شهيدپرور ايران و با آرزوي پيروزي هر چه زودتر رزمندگان اسلام و زيارت حرم مطهر شش گوشه آقا و سرور شهيدان حسين ابن علي (ع) با سلام بر مقام والاي مادر مقامي كه خداوند فرموده است كه بهشت در زير پاي مادر است. مادر جان شما براي من و برادرانم و خواهرانم مادري واقعي بودي و حق مادري را براي ما تمام كردي، مادري كه سعي كرد كه در نبود سايه پدر جاي خالي پدر را هم براي ما داشته باشيد و الحق كه توانسته‌ايد از اين امتحان سخت موفق و سربلند و پيروزمندانه از عهده آن برآييد مادري كه براي ما الگوي صبر و مقاومت بود و با تشكر از برادرانم كه براي من برادري واقعي و راهنمايي موثر و مشوق بوديد.
مادر عزيز و برادران ارجمند شهادت يعني متحول شدن ـ شهادت يعني انتقال يافتن از زندگي مادي به زندگي معنوي و شهادت در مكتب اسلام انتخابي است كه انسانهاي پاك، پيروان شهادت مي‌شوند.


«آن كس كه مرا طلب كند من را يافت آن كسي مرا يافت مي‌شناسد، آن كسي كه مرا شناخت دوست مي‌دارد، آن كسي كه دوستم داشت به من عشق مي‌ورزد. آن كسي كه من عشق ورزيدم مي‌كشم او را و آن كسي را كه من بكشم خون بهايش بر من واجب است كه من خود خون بهايش هستم.

وصیتنامه شهید اکبر سعید نصرنی


برادران و خواهران و مادر عزيز من با انتخاب آگاهانه راه مولايم (حسين) و راه شهيدان را تا رسيدن به كاروان شهدا و رسيدن به جاده سرخ شهادت و پيوستن لقاءاله را بپيمايم. و البته اگر لياقت شهادت را داشته باشم زيرا روايت است در ظهر عاشورا زماني كه مولايم امام حسين يكه و تنها در بيابان كربلا مانده بود. سروش آزادي بر حضرت شهادت مرتبت نازل شد و با رقعه‌اي از آسمان آمد كه اگر بخواهي ما قتل را از تو برمي‌داريم و بدون اينكه ذره‌اي از مرتبه تو در نزد ما گم شود و به آن مقامي كه با شهادت به آن مي‌رسي بدون شهادت به آن رسي. آن حضرت قبول نكرد و فرمود كه لذتي كه در شهادت هست در هيچ چيز نيست و فرمود كه شنيده‌ام كه رسول خدا فرموده در بهشت براي تو حسين مقام و منزلتي هست كه به آن مقام مي‌رسي با به شهادت رسيدن پس آقا راه شهادت را انتخاب كرد تا الگو باشد براي من و امثال من. پس اي برادران و خواهران و مادر عزيزم در مرگ من گريه نكنيد زيرا كه من به مولايم رسيده‌ام من خون خودم را درراه حسين و در راه اسلام مي‌دهم باشد كه خون ما ادامه دهنده راه سرخ حسين باشد.
از من و صحبت باشد بر بازماندگان و عزيزان كه در مرگم سياه مپوشند و اشك نريزيد كه مرگ سرخ بهتر از زندگي در ذلت است. اي عزيزان بعد از من امام را تنها نگذاريد امام را ياري كنيد و در آخر مرا در ميعادگاه عاشقان شهادت محل دفن پاك ترين انسانهاي روي زمين و يار و ياوران امام عزيز دفن كنيد.

واي اگر من در طريق عشق كوتاهي كنم                زيرا يار با بانك رسا مي‌خواندم
مي‌روم آنجا كه مشتاقان با حلقم خون                   جاودان تاريخ ساز كربلا مي‌خواندم
ذولجناح رزم را سحرگاه زير مي‌كنم                       مي‌روم آنجا كه نامي نينوا مي‌خواندم
مصلح چون و چرا ندارد الودا                                 زانكه جانانه بي‌چون چرا مي‌خواندم
يا علي گويان سرود لا تخف سر مي‌دهم                كز نجف بانگ علي مرتضي مي‌خواندم

و در آخر از شما سروران بزرگوار مادر و برادران و خواهران عزيز هر خوبي از ما ديديد از محبت و بزرگواري خودتان ببخشيد زيرا كه لذتي كه در گذشت است در انتقام نيست و از شما مي‌خواهم كه از طرف من از تمام دوستاني كه مرا مي‌شناسيد حلاليت بخواهيد. مادر عزيز در دعاهايتان امام عزيز را فراموش نكنيد.

بي عشق خميني نتوان عاشق مهدي شد            با خميني رهسپارم تا شهادت

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده