چنان درسی به صدام بدهیم که در تاریخ اسلام ثبت شود
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «علی عجبی نائینی» فرزند حسین، در یکم اردیبهشت ماه سال 1340 در یک خانواده مذهبی و طبقه 3 در تهران متولد شد تحصیلات ابتدایی را در دبستان نادر به پایان رسانید و در سال 1358 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان آزادگان شد. پس از اخذ دیپلم به علت بیکار شدن پدرش که کارگاهشان بعد از انقلاب تعطیل شده بود، مجبور به کار در بازار تهران گردید تا بتواند مخارج خانواده اش را تأمین کند.
در سال 59 با آغاز جنگ تحمیلی با وجود اینکه خانوادهاش خارج از مسائل عاطفی از لحاظ مادی و تأمین زندگی به او احتیاج داشت، او مشتاقانه به دنبال این بود که به نحوی در دفاع از اسلام و کشورش شرکت کند و علیرغم اینکه خیلیها مانع او شدند که الان احتیاج خانوادهات به تو بیشتر است تا جبهه، کسی نتوانست مانع شوق و اشتیاق او در راهی شدن به جبهه شود و با گرفتن دفترچه آماده به خدمت در اردیبهشت ماه سال 1360، وارد خدمت مقدس سربازی شد و پس از پایان دوره آموزشی با وجود اینکه میتوانست جزء سهمیه تهران یا توپخانه اصفهان مستقر در اصفهان باشد اما چون عاشق جبهه و مبارزه علیه کفار بعثی بود تا بتواند تجاوز و جنایاتی را که صدامیان در روزهای نخستین جنگ به شهرهای مرزی و زنان و کودکان این دیار کرده بودند پاسخ دهد و از شرف و حیثیت اسلام و میهنش دفاع کند.
وی همیشه این را می گفت باید چنان جوابی به صدامیان بدهیم که دیگر نه تنها صدام و صدامیان بلکه هیچ اجنبی حتی جرأت فکر تجاوز به مملکت ما را نکند و همان طور که در آخرین نامه اش (61/11/18) نوشته بود در این حمله چنان درسی به صدام بدهیم که در تاریخ اسلام ثبت شود (این نامه یک هفته قبل از شهادتش بود) و با این ایده بود که وارد لشکر 21 حمزه که در منطقه جنوب مستقر بود شد، علی مدت 21 ماهی را که در جبهه بود در بسیاری از عملیات پیروزمندانه شرکت داشت و در بعضی از این جنگها طوری که خودش تعریف میکرد کارش به جنگ تن به تن با صدامیان انجامیده بود علی از جمله حملات درخشانی که در آنها شرکت داشت حملات شکست حصر آبادان- فتح بستان - فتح المبین - بیتالمقدس (فتح خرمشهر) - رمضان و نهایتاً والفجر بود که در این حمله اخیر به فیض شهادت نائل گردید.
علی در یک سال آخر خدمتش توپچی نفر بر پی - ام - پی و در هدف گرفتن وشکار کردن تانکهای عراقی توسط موشک مالیوتکا که روی این نفربر بود خبره بود.
آری علی مرد خدا و جبهه وجنگ بود و سرانجام هم در این راه جان به جان آفرین تسلیم کرد و در مورد تقوا و تدین علی باید این را بگویم که از سن 12 سالگی یاد ندارم هیچ نماز و روزهای از او ترک شده باشد و تا زمانی که به جبهه نرفته بود در همه نماز جمعهها شرکت میکرد و در جبهه هم که بود طبق نامهای که همسنگرهایش بعد از شهادتش برای ما نوشته بودند هر کلمهای را که میخواهیم در مورد علی در این مدتی که با ما در جبهه بود برایتان بنویسم به یاد روزها و شبهایی میافتیم که در سنگر تنگ و تاریک به نماز میایستاد و همیشه بعد از نماز دعای وحدت سر میداد و به یاد شبهای جمعه که در سنگر به وسیله روشنایی فانوس به اتفاق این شهید دعای کمیل میخواندیم و اینک که این شهید در بین ما نیست هر شب جمعه به یاد او دعای کمیل میخوانیم آری علی عمر 22 ساله اش را اینطور سپری کرد و اینگونه به طرف معبود خود شتافت. این شهید بزرگوار در تاریخ بیست وپنجم بهمنماه 1361 با اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نائل آمد. مزار ايشان در قطعه 28 بهشت زهرا (س) واقع شده است.
انتهای پیام/