حفظ سنگر مبارزه و علم و دانش در کنار هم
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «رضا موذن نجف آبادی» در دوم فروردین ماه سال 1347 در تهران بدنیا آمد. وی در سن 7 سالگی وارد دبستان شد و هنوز دوره پایان تحصیلات ابتدایی را به پایان نرسانده بود که با فراگیری قرآن و مفاهیم آن آشنا و مأنوس شد. دوران راهنمایی را هم با موفقیت پشت سر گذاشت. 10 ساله بود که مصادف با پیروزی انقلاب شد و همراه با پدر و مادرش در راهپیماییها و تظاهرات علیه حکومت فاسد شاه شرکت میکرد. در زندگی شخصی خود هرگز از نماز و روزه غافل نشد و همیشه نماز را اول وقت به جا میآورد و در کنار واجبات به مستحبات هم اهمیت می داد. از نماز جمعه و دعای ندبه و دعای کمیل غافل نمیشد و در بسیج مسجد محل فعالیت چشمگیری داشت. بعد از دوران راهنمایی وارد دوره دبیرستان شده و در سال 64 بود که برای اولین بار از طرف پایگاه مقداد به جبهه اعزام و در علمیات فاو شرکت کرد آنجا هم که بود به درس و امتحان اهمیت میداد و در کنار سنگر مبارزه و جهاد سنگر علم و دانش را هم حفظ میکرد. به ورزش اهمیت بسیاری میداد و موفق به کسب چندین مدال و رتبه و حکم قهرمانی هم شد (هم در جبهه و هم در پشت جبهه) در مرخصیهایی که به تهران میآمد امتحانش را میداد و مجدداً به جبهه باز میگشت تا اینکه سال چهارم رشته ریاضی بود و در کنکور سال 67 هم ثبت نام کرد اما در هشتم فروردین ماه سال 1367در عملیات بیت المقدس 4 در حلبچه به شهادت رسید و موفق به شرکت در کنکور نشد و از آن مهمتر در کنکور مکتب الهی بالاترین موفقیت را به دست آورد و آن فیض عظیم شهادت بود که در آخر به آرزوی دیرینه خود رسید. امیدوارم ما نیز از رهروان صادق شهدایمان باشیم روحش شاد و یادش گرامی باد.
تکه کلام شهید:
(آری کربلا رفتن خون میخواهد پس کربلا ما میآئیم)
شعری از شهید:
بار الها من نمیخواهم که در بستر بمیرم
یاریم کن تا براهت در دل سنگر بمیرم
دوست دارم تا به هنگام شهادت بر تنم خمپاره بارد
پیکرم گردد به مانند گل پرپر بمیرم
دوست دارم تا به هنگام شهادت
جرعهای نوشم ز دست ساقی کوثر بمیرم
دوست دارم تا به هنگام شهادت مهدی زهرا ببینم
با تبسم بر رخ آن حجت اکبر بمیرم