شهید حاج علی با سیرت امام علی(ع)
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «حاج علی نرگهای» چهارم خرداد سال 1314 در خانواده نسبتاً مذهبی در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در یکی از مدراس قزوین به پایان رساند و سپس راهی تهران شد و در یکی از مغازههای کفاشی تهران مشغول شاگردی شد و بعد از چند سالی شغل زرگری را پیشه کرد.
وی در سال 1339 ازدواج کرد و ثمره این ازدواج بعد از 13 سال انتظار، دختری به نام زهرا بود. شهید حاج علی از همان سنین نوجوانی عشق و علاقه بخصوصی نسبت به دین و مذهب از جمله ائمه اطهار (ع) داشت و حقیقتاً به امام حسین (ع) عشق میورزید و از هر موقعیتی برای زنده نگه داشتن راه آنها تلاش میکرد. در همین رابطه هیئتی برای قرائت قرآن و احیای دین اسلام ایجاد کرد.
شهید حاج علی نرگهای در آغاز انقلاب به هر نحوی که میتوانست برای گسترش انقلاب فعالیت میکرد، از جمله پخش نوارهای امام، پوستر و شرکت در تظاهرات بود و بعد از پیروزی انقلاب نیز یک لحظه آرام ننشست. ابتدا به فعالیت در مسجد و مبارزه با گرانفروشی و فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی را به وسیله پاسداری و گشت شبانه میپرداخت. در ضمن مدت دو سال بود که در ستاد برگزاری نماز جمعه مشغول بود.
شهید حاج علی نرگهای در سال 1360 به مکه معظمه مشرف شد. حاج علی که عمری را با ایمان زندگی کرده بود بار دیگر در خانه خدا با معشوقش پیمان بست که برای احیای دینش آرام ننشیند، لذا در سفر حج نیز با وجود انتظاماتی که دولت صهیونیستی عربستان برای ایرانیان قرار داده بود، وی در پخش پوستر امام به در و دیوار و ارشاد مسلمین دیگر کشورها کوشش فراوان میکرد. وی وقتی از سفر حج برگشت از آن موقع به بعد هیچ گونه عشق و علاقهای به مادیات نداشت و مدت دو سال مغازه زرگری را بسته و وارد سپاه پاسداران شد تا بتواند تمام وقت در خدمت مردم باشد اما باز نتوانست راضی شود و سپس راهی جبههها شد تا فرمان رهبرش حسین (ع) را لبیک گوید و این وظیفه دینی یعنی جهاد را مانند نماز و روزه و حج بر خود واجب میدانست.
وقتی از او سوال شد تو که از زندگی تأمین هستی برای چه به سپاه و جبهه میروی میگفت من نماز میخوانم و روزه میگیرم و حج کردهام و اینک جهاد به گردن من است که باید انجام دهم. حاج علی عاشق شهادت بود اما هیچگاه خود را لایق شهادت نمیدانست زیرا این بینش خاص اولیاءالله است که خود را در مقابل معشوق کوچک میدانند.
شهید نرگهای مردی خالص بود که این خلوص را از سرور خود امام علی علیه السلام آموخته بود، از جمله کارهای خالصانه وی یکی این بود که بعد از شهادتش خانوادههایی به دَر مغازه شهید مراجعه کرده و با گریه و زاری میگفتند که حاج علی زندگی ما را تأمین میکرد. آری حاج علی مانند آقایش امیرالمومنین (ع) به در خانه مستضعفین میرفت و برای آنها پول و خوراک و پوشاک میبرد و به آنها میگفت اینها را از طرف کمیته برای شما فرستادهاند تا مبادا باعث خجالت آنها شود. حاج علی به خانوادهاش میگفت من در جبهه برای بچهها فقط ظرف میشویم اما بعد از شهادتش، دوستانش که آمده بودند گفتند که وی فرمانده تیپ ذوالفقار بوده.
شهید حاج علی عاشق امام بود و همیشه در نامههایش بارها به همسر و فرزندش توصیه میکرد که به هر نحوی که میتوانید امام را یاری کنید. به طور کلی همه کارهای حاج علی فقط برای خدا بود و کمتر کسی بود که بداند حاج علی چگونه زندگی معنوی خود را میگذراند. رشادتها و شهامتها و ایثارگریهای حاج علی را با قلم و زبان نمیتوان بیان نمود. شاید فقط همسنگران و یارانش بتوانند بیانگر عشق و ایمان و ایثارگریهای او باشند و فقط آنها میتوانند وصف کوچکی از کارهای خداگونه او در جبههها را بازگو کنند. احساسات دوستانش را در کوتاهترین جمله یکی از دوستانش میتوان بیان کرد که میگفت: حاج علی میبایستی شهید میشد و مرگ به غیر از شهادت برای او بیمفهوم بود. او در جبهه به اندازه ده نفر کار میکرد و برای بچهها پدری دلسوز بود و بچهها در کنار او احساس آرامش میکردند. سرانجام شهید حاج علی نرگهای در تاریخ پانزدهم اردیبهشت 1362 در منطقه فکه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار ایشان در قطعه 26 بهشت زهرای تهران قرار داد.
انتهای پیام/