برگی از خاطرات همسر شهید «علیکرم چگینی»؛
«در آن جشن، دنبال بازیگوشی بودم البته در آن سنوسال طبیعی است در حالی که خانواده همسرم مرا زیر نظر گرفته بودند چشمشان که به من افتاده بود، پرسوجو کرده بودند. این دختر کیه و فامیلم گفته بودند، دختر فلانی ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «علیکرم چگینی» است که تقدیم حضورتان میشود.