روایتی خواندنی از شهید«اردشیر احمدی»
مادر شهید«اردشیر احمدی» در خواب میبیند که پسرش گرسنه است.صبح که بیدار میشود به همرزم فرزندش مراجعه کرده و خوابش را تعریف میکند و میپرسد آیا اتفاقی برای پسرم افتاده؟ او میگوید: شهید تاکید کرد به مادرم چیزی نگو در روز عاشورا ماشینی که حامل غذا بود و کسانی که مسئول پخش آن بودند وقتی میخواستند غذا را تقسیم کنند خمپاره عراقیها به ماشین اصابت میکند و سرنشینان ماشین همگی شهید میشوند و این تعبیر خواب مادرش بود که پسرش در روز عاشورا نتوانسته بود غذا بخورد وقتی که برمیگردد و همه چیز را میشنود به مادرش میگوید:مگر تو سید هستی که از همه چیز خبر داری!