شهید "سید علی زرگر" در وصیت نامه خود می نویسد:«در كل جامعه نظر كردم كه خدايا من بايد در خطوط سياسى، دنباله رو چه كسى باشم امام و روحانيت را یافتم كه انشاالله با تشكّل مقدس خود قادرند جهان را متحول نمايند تا زمينه ظهور حضرت مهدى(عج) فراهم آيد...» متن کامل این وصیت نامه را در نوید شاهد بخوانید.
شهید "عبدالرحمان دادآفرید" معلمی که تمام دوران زندگی اش در راه ولایت و خط سرخ شهادت سپری شده بود سر انجام سوم بهمن 65 به آرزوی خود رسید. او در وصیت خود چنین آورده است: «پسرم امروز ما فاتح کربلاییم،فردا تو فاتح قدس باش» متن کامل این وصیت نامه را در نویدش شاهد استان مرکزی بخوانید.
«شهید حیدرعلی ربیعی» در دوران دفاع مقدس، در فارسیان بر اثر اصابت گلوله شهيد شد. او در آشنا کردن دانش آموزان به مسائل دینی و مذهبی بسیار تلاش میکرد. زندگینامه این شهید گرانقدر را در نوید شاهد اصفهان دنبال کنید.
شهید "محمدآقا شعیری"در وصیت نامه خود از امت مسلمان می خواهد که همیشه یار و یاور امام بوده و امام را تنها نگذارند و تأکید می کند که دنیا گذرگاهی بیش نیست و محلی است برای آزمایش.
شهید «مهدی رجب بیگی» در پنجم مهر ماه 1360 در راه دفاع از آرمان های اسلامی خویش به شهادت رسید. تصاویری کمتر دیده شده از این شهید گرانقدر در نوید شاهد منتشر شد.
شهيد احمد معلمي كه به حق كلمه شهيد شایسته در خور وجودش بود، بخشندگي و سخاوتش نمايشگر كرمي بود كه از شناسنامه اش سر چشمه مي گرفت معلمي كه چون خود زاده غم و رنج بود درد جامعه و شاگردانش را به خوبي درک می کرد و محصلين خود را راهنمايي كرده از اين رو نه تنها شاگردانش از غم از دست رفتنش خون به جای اشك ريختند بلكه هر كس با اين شهيد زنده برخوردي داشته در سوگش اشك ريخت...
شهيد سيد جواد صيدپور در قسمتى از وصيت نامه خود مى نويسد؛ خدايا، شكرت مى كنم كه نعمت جهاد در راه خودت را نصيبم نمودى جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را بر روى دوستان خود گشود.
تا پایان دوره کارداني درس خواند. معلم بود. ســال 1362، ازدواج کرد و صاحب یک پســر شد. به عنوان بسیجي در جبهه حضور یافت. چهاردهم تیر 1365، در پاســگاهزید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و شکم، شهید شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد
دست خشن و پينه بسته اش ، به سر و صورتش کشيد و از ماشين پياده باشد . احساس کرد جوان تر شده ، بقچه اش را زير بغل گرفته بود و از فلکه به طرف گاراژ اليگودرز حرکت کرد . توی فکر بود. با هيچ کس حرف نمي زد...
معلم شهيد سيداسداله حسيني تنها پسر خانواده بود و روشنايي خاصي به خانوادهاش بخشيده بود و از همان اوان كودكي آثار ذكاوت، شجاعت و ايمان در وجود او تبلور ميكرد.
معلم شهيد عطاءاله رفيعي در وصیتنامه خود میگوید: خدايا به من كمك كن كه لياقت شهادت در راهت را پيدا كنم و باز با خجالت و شرمندگي آخرين وصيتنامهام باشد كه مينويسم.
معلم شهيد عباس ليمونالچي هفتهاي نبود كه به بهشت زهراي تهران نرود. در آن جا مادر شهيدي بود كه به طور مرتب در كنار مزار فرزند شهيدش حضور داشت عباس هم خيلي به آن جا ميرفت و در كنار مادر شهيد مينشست و به او ميگفت من هم روزي در اين جا دفن خواهم شد.
معلم شهيد علياكبر صادقيان در وصیتنامه خود مینویسد: نكند كه خداي ناكرده در كلاس كم كاري كرده و در تربيت اين عزيزان كوتاهي كنيد و اگر چنين كنيد در آخرت جوابي براي اين شهيدان نداريد.
معلم شهيد شيروان حسنزاده بيشه گاهي در وصیتنامه خود مینویسد: آري برادران اين مكتب انسان ساز اسلام است كه تنها با خون حفظ مي شود مثل درختي كه تنها با آب زنده مي ماند. ناراحت نباشيد كه اين خون ها ريخته مي شود چون كه اين ها در راه خدا و اسلام شهيد شدند و اسلام را جاني تازه بخشيدند.