به مناسبت سی و پنجمین سالگرد «شهادت» خاطرات خودنوشت شهید «سیدمهدی میربابایی» منتشر شد؛+دستخط شهید
صبح روز چهارشنبه بود که وسایل خود را آماده و به سوی لانه جاسوسی جایی که قرار بود از آن مکان اعزام شویم رفتم و آنجا چند تا از بچه های هم دوره ای قبل را دیدم و با چند برادر دیگر هم آشنا شدم و در آنجا تا ظهر ما را دسته بندی کرده و کارهای متفرقه را انجام دادند.و آن لحظات را می توان لحظات دلهره و التهاب نامید. زیرا هنوز به درستی مشخص نبود که مقصدمان کدام جبهه است و همه دعا می کردند که به یکی از جبهه های جنوب برویم، زیرا سه ماه را در غرب بودیم و می توان گفت: آنها جبهه های سالن بودند که تحول با حضورت مشاهده نمی شد.