شهدای سمنان - صفحه 5

شهدای سمنان
خاطراتی از شهید علی عربی

رسیدگی به مردم نیازمند در خاطرات شهید علی عربی

ما شکایت غذا رو می‌کنیم، امشب رفتیم جایی که مردم نه سقف بالای سر داشتن و نه سرپرست... اون جا آرزو کردم کاش قلبی نداشتم! چطور تا حالا بی‌خبر از این همه غم و غصه مردم، راحت داشتیم زندگی‌مون رو می‌کردیم
سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر

اعلام مراسم های ویژه سالروز فتح خرمشهر و روز مقاومت و پیروزی در شهرستان سمنان

دوم و سوم خرداد ماه مراسم های ویژه سالروز فتح خرمشهر و روز مقاومت، ايثار و پيروزي در شهرستان سمنان
شهید عباس اکبری

از شهادت تا درجه اعلای ملکوت؛ در وصیت نامه شهید عباس اکبری

شهادت انسان را به درجۀ اعلاي ملکوت میرساند. شهیدان از همه خوشیهاي زندگی میگذرند و عاشقانه در راه خدا میجنگند. شهدا بهخاطر اسلام و حفظ ناموس ما خود را فدا کردند. مرا با لباس مقدس سپاه دفن کنید. سعی کنید راه مبارزه را براي تکمیل ایمان و مبارزه با نفس انتخاب کنید.
شهید داود علی جعفری

دوست دارم شبیه تو باشم؛ خاطراتی از شهید داود علی جعفری

گفتم:«به این که من چقدر سعی می کنم مثل تو بشم. تو شروع کردی به نماز خوندن، من هم نماز خون شدم. تو روزه گرفتی، من هم روزه دار شدم. تو مسجدی شدی، من هم مسجدی شدم. تو نماز جمعه رفتی من هم همراهت اومدم».

شهید «یدالله عبدالشاهی» به روایت تصویر/ قسمت اول

به مناسبت سالروز شهادت شهید «یدالله عبدالشاهی»، تصاویر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
نویسنده: سرکار خانم آرزو ایمانی

می خواهم حنظله شوم؛ خاطرات شهیدان کیومرث و ایرج نوروزی

حسین بی طاقت شده بود. از روی صندلی بلند شد و به طرف میز مسئوول رفت و گفت: « آقای عزیز، مگه این اجناسی که برای مردم می آرید، توی نوبت قرار نمی دید؟».
مناجات شهید محمد رضا محمدیان

خدايا! به ما توفيق رستن از قفس تنگ ماديات و پيوستن به فضاي معنويت عطا فرما!

معبودا! ما طالبان شهادتيم. به ما شايستگي پرواز را عنايت فرما!
شهید حمید اکبری

هدیه کوچک در راه اسلام، وصیتی از شهید حمید اکبری

براي من اصلاً گریه نکنید، چون که یک هدیه کوچک را در راه اسلام داده اید، به امید پیروزي رزمندگان اسلام بر کفر جهانی. سلام خدمت مادر عزیزم. سلام عرض میکنم مادر عزیز، امیدوارم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید که نتوانستم آن زحمتهاي تو را جبران کنم.
شهید علی علومی

تشویق جوانان و نوجوانان به مراسم دعا و نماز در خاطرات شهید علی علومی

دوست داشت بچه ها در مراسم دعا و نماز شرکت کنند. برای این که تشویقشان کند، مسابقه می گذاشت. جایزه ای هم خودش برایشان می خرید و به آنها می داد.
آزاد سازی خرمشهر و نقش رزمندگان استان سمنان

نقش رزمندگان استان سمنان در عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر

غروب که شد، فرماندهان ارتش هم باورشان شد که خرمشهر آزاد شد؛ البته نه همۀ خرمشهر. خرمشهر بزرگ بود. دستور دادند که به سرعت یک واحد برود و جاده شلمچه به عراق را ببندد تا عراق از آن طرف نیرو نیاورد. نمی‌توانست از طرف اروند نیرو بیاورد. غروب به خرمشهر رسیدم. راه را بلد نبودیم. همین طور سوار شدیم. گفتیم الی‌الله. بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم. امن‌ یجیبمان را خواندیم. وقتی از گمرک رد شدیم، ترسیدیم. نمی‌دانستیم کجاییم. حواسمان بود که نزدیک عراقی‌ها هستیم.
نویسنده: سمیرا سادات امامی

«منتظر من هستند» خاطرات شهیدان شاهینی و شریف آرش

خیلی وقتها، زمانی که محمدشریف در خانه بود از فاطمه می‌خواست برایش قرآن بخواند و او با علاقۀ زیاد گوش می‌داد و خود نیز لحن زیبايی در قرائت داشت. صدای خوش محمدشریف همراه آرامشی که هنگام خواندن قرآن در صورتش موج می‌زد، هنوز هم یکی از دلنشینترین خاطرات حک شده در ذهن فاطمه و دخترش منصوره است.
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن اخلاقی

صاحب مغازه گریه کرد و گفت: «کمتر کسی پیدا میشه که آنقدر به بدهکاریش حساس باشه!»

بین همه ی برادرهام شهید خیلی آرام و دوست داشتنی بود . خیلی رفتارش خالص بود و به وضع ظاهریش خیلی میرسید . با اینکه اون زمان این چیزها بین مردم باب نبود . برادرم با اینکه بسیجی بود خیلی به آراستگی اش اهمیت می داد . وقتی هم دردو بیماری داشت ، خیلی کم پیش میومد که تو خونه مطرح کنه . بچه ی مظلومی بود .
مناجات شهید امرالله خلیلی

اي معـــبودم !به تو پناه مي برم از نفسم!

پناه مي برم به تو كه در اين لحظه روانه شدن با هابيليان مرا از وسوسه هاي نفسم مبُّرا سازی.
وصیتی از شهید بهرام اکبری

همه کارهایتان برای خدا باشد

همیشه به یاد خدا باشید. همۀ کارهایتان براي خدا باشد. شهید شدن هدف ما نیست بلکه هدف ما از جهاد، باید جهاد در راه خدا و براي رضاي خدا باشد. انقلاب اسلامی را یکی از معجزههاي خدا بدانید.
شهید عباس علومی

دوری از شنیدن غیبت در خاطرات شهید عباس علومی

گفت:«داشتیم پرچم نصب می کردیم، چند تا از همسایه ها دور هم نشسته بودن و پشت سر یک نفر غیبت می کردن. هر کاری کردم نشنوم نشد».
در سالروز تولد شهید محمد باقر پور غلامحسین علی آبادی منتشر می شود

گالری عکس شهید «محمد باقر پور غلامحسین علی آبادی»

به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم اسفند 1363، در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‏ها در منطقه بر جا ماند و بیست و یکم اردیبهشت 1379، پس از تفحص در گلزار شهدای فردوس‏رضای زادگاهش به خاک سپرده شد.
یار محمد عرب عامری

«من از دیار حبیبم» خاطرات از روحانی شهید حسن رامه ای

پرسیدم: « چته؟ چرا اینقدر گرفته اي؟ » چشمانش را از زمین بر نداشت. گفت: « پرویز قدیری، علی رضا رشمه ای، محمدرضا عاشور، مجتبی مداح، تو چه میدونی اینها کی بودن؟ پرویز شهید شد، دلم به بقیه خوش بود. علیرضا رفت، هنوز دوتاشون بودن. حالا موندم تنها!
مناجات شهید محمد علی اعرابیان

خداوندا! اعمال و كردار و گفتارمان را از ريا خالص گردان

خدايا! تو را شكر مي گويم كه نيرويي به من عطا كردي كه بتوانم در پرتو محبت تو جلوي تمايلات نفساني و هوي و هوس را بگيرم!
شهید احمد اکبری

عشق به امام خمینی در وصیت شهید احمد اکبری

درود فراوان خدمت رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با درود به روان شهداي انقلاب و جنگ تحمیلی قبل از هرچیز شما را قسم میدهم به جان امام زمان(عج) که تا خون در رگهاي شما جاري است دست از یاري لشکر حق برندارید و این پیر جماران، 3 نعمت خداداد، را ارج نهید
شهید ابوالفضل علائیان

دعوت به صبر و آرامش در خاطرات شهید ابوالفضل علائیان

مربی مان قبل از بازی از همه ما می خواست تا در بازی از هر گونه تنش و برخورد پرهیز کنیم. از همه بچّه ها صبورتر و آرام تر ابوالفضل بود. اگر توی بازی برخوردی پیش می آمد، او پا در میانی می کرد و طرفین را به گذشت و آرامش دعوت می کرد.
طراحی و تولید: ایران سامانه