قسمت دهم؛
شهيد «علی پیرونظر» در دفتر خاطرات خود نوشته است: «بعد از چند مرتبه گرفتن شماره تماس حاصل شد خانم کاظمی گوشی را برداشت و بعد به شاهده داد خیلی خوشحال شدم با شنیدن صدای مهربان و صمیمیاش ولی صدایش کمی گرفته بود کمی صحبت کردیم و قولش را به او گوشزد کردم گفت؛ نمیشود صد در صد رعایت کرد (قول داده بود گریه نکند) بعد قطع کردم آمدم سراغ ساعتی برای شاهده بخرم...» متن کامل خاطره دهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.