گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی«محمد زاهد مرادی»
«محمد زاهد مرادی»، میگوید: می بایست به زاغه مهمات میرفتیم و از آنجا برای حمله همان شب تجهیزات میآوردیم هوا که تاریک شد با سه نفر از همسنگرانم در حال رفتن به زاغه بودیم که از بالای کوه دشمن ما را نشانه گرفت و یک خمپاره جلوی پای ما انداخت دو نفر از همرزمانم همان جا شهید شدند و من و یکی دیگر زخمی شدیم.
کد خبر: ۵۶۹۳۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
همسر شهید «بخشعلی محمدی پور» و مادر شهید «مصطفی محمدی پور» در بیان خاطراتی از فرزند شهیدش می گوید: همسر و پسرم مقید به نماز اول وقت بودند، حتی زمانی که مجروح میشدند و توانایی حرکت نداشتند نماز آنها ترک نمیشد.
کد خبر: ۵۶۸۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۳۱
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «محمد موسوی» میگوید: پسرم هر وقت به جبهه میرفت خواهرش به او می گفت؛ رخت دامادیت را آماده میکنیم تا برگردی اما محمد میگفت؛ «رخت شهادتم را آماده کنید.»
کد خبر: ۵۶۸۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۳۰
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید گرانقدر «محمد گودرزی» میگوید: پسرم در دوران جنگ به بلوغ رسیده بود و فهم و درکش از جنگ خیلی زیاد بود. او انسان بااخلاصی بود و هر کاری انجام میداد برای رضای خدا بود.
کد خبر: ۵۶۸۴۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۹
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «اردشیر مرادی» در خاطراتش از فرزند شهیدش می گوید: پسرم خیلی خوش اخلاق و خوش بیان بود. با رعیت و رفیق و فامیل یک رفتار دوستانه داشت و هیچگاه دل کسی را نکشست.
کد خبر: ۵۶۸۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «اسفندیار نوروزی» در بیان خاطرات فرزندش می گوید: پسرم علاقه زیادی به جبهه داشت. تا قبل از سن سربازی به زور او را نگهداشتم که جبهه نرود ولی وقتی به سن سربازی رسید سریعا به جبهه رفت.
کد خبر: ۵۶۸۳۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۷
روایتی شنیدنی از آزاده و جانباز «نادر جهانبخشی»
«نادر جهانبخشی» می گوید: زمانی که خبر فوت امام خمینی را شنیدیم خیلی ناراحت بودیم و عراقی ها شادی می کردند و می خواستند روحیه ما را تضعیف کنند اما ما مخفیانه گریه و زاری می کردیم. ثانیه به ثانیه اسارت را آرزوی بازگشت به وطن می کردیم.
کد خبر: ۵۶۸۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «رضا نهاوندی زاده»
«رضا نهاوندی زاده» می گوید: کنار سنگر ایستاده و یک رادیو دستم بود، در همین حین به فاصله 5 متری من یک خمپاره منفجر شد خودم را داخل سنگر پرت کردم ابتدا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاده، چند ثانیه که گذشت با خون زیادی روی پیراهنم مواجه شدم، دیدم دست چپم از بین رفته، یکی از همرزمان صدا می زد آمبولانس و با یک بند مچ دستم را با فشار زیاد بست و به بیمارستان رساند که بعدها دوستانم می گفتند انگشتان قطع شده دستت را پشت سنگر پیدا کردیم.
کد خبر: ۵۶۸۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید والامقام «احیاء طالبوند» در بیان خاطرات فرزندش میگوید: زمانی که پسرم شهید شد، در تشییع پیکرش بیش از هزار نفر شرکت کردند. تمام آن مردم برای ادای احترام به فرزندم آمده بودند که این موضوع باعث افتخار من شد و افتخار کردم که چنین فرزندی دارم.
کد خبر: ۵۶۷۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۳
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «ایرج عیدی نژاد» میگوید: شبی به کما رفتم و دیدم که به آن دنیا رفتم و مرا به بهشت بردند. به مامورین آنجا گفتم به خاطر پسرم بگذارید من برگردم. آنها قبول کردند و گفتند: برو ولی اینجا جایگاه توست.
کد خبر: ۵۶۷۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۲
شهید «محمدحسین سبزواری» پنجم تیرماه ۱۳۳۴، در روستای افرینه تابعه شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی رحم، کشاورز بود. مادرش خیر قدم خانه دار بود. وی سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. دوم خرداد ۱۳۶۵، در عملیات حاج عمران بر اثر اصابت ترکش به سر به فیض شهادت نائل گردید.
کد خبر: ۵۶۷۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۱
مدیرکل بنیادشهید و امور ایثارگران استان لرستان به مناسبت عید سعید قربان پیام تبریکی صادر کرد.
کد خبر: ۵۶۷۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۸
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران لرستان:
مدیرکل بنیاد شهید لرستان گفت: بنیاد شهید و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لرستان، تاریخ شفاهی شهدای کل استان را ثبت و ضبط کرده است اما تاریخ شفاهی والدین شهدای دانشجوی معلم لرستان به همت خود دانشجویان معلمان دانشگاه فرهنگیان ضبط شده است.
کد خبر: ۵۶۷۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
گفتگو با جانباز و آزاده کرمانشاهی«حسین مراد امانی دهلقی»
«حسین مراد امانی دهلقی» می گوید: عملیات آغاز و 19 نفر برای شناسایی رفتیم. چون شب شده بود و جایی را نمیدیدیم به کمین عراقیها برخوردیم و هر 19 نفر به اسارت بعثیها درآمدیم. زمانی که اسیر شدم فرزندم به دنیا نیامده بود وقتی آزاد شدم و خانواده به استقبالمان آمدند فرزندم را نمی شناختم تا اینکه به من گفتند پسرت به دنیا آمده. آن لحظه از دیدن فرزندم خوشحال شدم و اسارت را فراموش کردم.
کد خبر: ۵۶۷۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «سوسن فتحی»
«سوسن فتحی» می گوید: زمستان سال 1367 بود تقریبا آخرین حملات هوایی دشمن به شرکت نفت بود. در همین سال بمب خوشه ای به منزل ما اصابت کرد. من را به بیمارستان بردند، به هوش که آمدم متوجه شدم دست راستم و سه انگشت دست چپ، کف پای راست و پای چپم را از دست دادم.
کد خبر: ۵۶۷۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
گفتگویی به مناسبت روز معلم؛
آصفی یزدی اولین حضورش در جبهه را همراه با معلمش استاد دکتر احمدیان شرح میدهد و شوق و اشتیاقش را برای دفاع از وطن در نگاه و عملکرد خالصانه استادش میبیند.
کد خبر: ۵۶۷۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «احمد جهانداری»
«احمد جهانداری» میگوید: من خط اول بودم یک خط دیگر در مرز جلوتر از ما بود که رفتم سرکشی کنم یک مرتبه سر و صدای بعثیها را شنیدم در همین حین آنها یک خمپاره انداختند دراز کشید که نزدی سرم زمین خورد. کل محوطه گرد و خاک شد دوستانم فکر کردند شهید شدم بیهوش شدم وقتی چشم باز کرد بیمارستان بودم.
کد خبر: ۵۶۷۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۸
اولین نشست هم اندیشی کارشناسان طرح اسناد افتخار و تاریخ شفاهی با حضور مدیرکل و معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی و پیشکسوتان دفاع مقدس، مدیریت و کارشناسان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و سپاه روح الله برگزار شد.
کد خبر: ۵۶۷۰۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۶
تاریخ شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «محمدصادق پیریایی» میگوید: پسرم عاشق ائمه بود و می گفت؛ از تمام دنیا، ائمه برای من کافی هستند.
کد خبر: ۵۶۶۹۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۹
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «هما طرسوست»
«هما طرسوست» میگوید: در خیابان جلالیه در حال رفت و آمد بودم که هواپیماهای دشمن شهر کرمانشاه را بمباران کردند. به دنبال پناهگاه بودم که چیز محکمی به کمرم اصابت کرد، چشم که باز کردم دیدم روی تخت بیمارستان هستم.
کد خبر: ۵۶۶۸۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۲