همت مهدیلو

همت مهدیلو

شوخی با گلوله/ خاطره‌ای از شهید همت مهدیلو

خواهر شهید همت می‌‌گوید: چند روزی بود نتوانسته بودم از خانه بیرون بروم. اصغر بی تابی می کرد. به همت سپرده بودم هر وقت سرش خلوت شد بیاید دنبالم.
طراحی و تولید: ایران سامانه