خاطرات شفاهی والدین دو شهید؛
ملوک ذکاره مادر شهیدان «محمدعلی و علیرضا داسار» میگوید: «زمانی که علیرضا میخواست به جبهه اعزام شود، من تا آخرین لحظه همراهیاش میکردم. اشک به من امانِ روبوسی را نمیداد، تا این علیرضا با حرفهایش مرا آرام کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهیدان گرانقدر را میبینید.