جمعه, ۱۹ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۴۴
مادر! ای آفتاب روشندل که فروزان، به شام تار منی

مادر! ای آفتاب روشندل

که فروزان، به شام تار منی

تو، به دریای بی کران وجود

بهترین درّ شاهوار منی

مونس درد و رنج و محنت و غم

محرم سر، و آشکار منی

با دلی زار، و دیده ای نگران

روز تا شب، در انتظار منی

تویی آن شمع پاک جان، که مُدام

اشک ریزان، به حال زار منی

تویی آن ابر مرحمت، که ز، جُود

سایه گستر به کشتزار منی

تویی آن لاله، در بساط زمین

که همه عمر، داغدار منی

تو، به دوران زندگانی من

همنشین دل فگار منی

نیست بیم خزان، بهار مرا

تا تو، آرایش بهار منی

من صمیمانه، دوستدار توام

تو صمیمانه، دوستدار منی

کیستی ای فرشته ی رحمت

که شب و روز، در کنار منی؟!

نیستی آفریدگار، وی

به خدا، آفریدگار منی


علی باقرزاده (بقا)

منبع: خلیلیان، مهدی: زخم ستاره مجموعه شعر مادر، انتشارات هماهنگ، 1377

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده