زندگینامه
محمدحسین حاجی‌کریمیان، دوازدهم خرداد ۱۳۴۲، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش اصغر، فروشنده بود و مادرش زهرا نام داشت. دانش‌آموز چهارم متوسطه در رشته برق بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

به گزارش نوید شاهد قزوین:

وصیت نامه شهید محمدحسین حاجی‌کریمیان

در راه مبارزه با کفر، رفاه مطلق وجود ندارد

ما آمده ایم تا در دانشگاه انقلاب، تحصیل کنیم و مفتخر به دریافت مدرک شهادت از استاد، یعنی آقا امام حسین(ع) شویم.

خواهران و برادران! برای ادای دین، بهترین راه را انتخاب کنید و این انتخاب برای به بهشت رفتن و یا ترس از جهنم نباشد؛ بلکه برای وظیفه باشد.

اسلام برای باروری و جاودانه شدن، احتیاج به خون من و خون جوانان دارد و آنها عشق لقاء الله در رأس آرزوهای شان قرار می گیرد و به سوی او می شتابند و نزدیک ترین راه به خدا، یعنی شهادت را بر می گزینند و آنها که جهاد کردند، شهید می شوند و دیگران هم راه شان را ادامه می دهند و مردم را به آن راه -که شهید به شما گواهی کرده- دعوت می کنند و ما آمده ایم تا آن را فتح کنیم و استاد شهادت، امام حسین(ع) را زیارت کنیم و لکن اگر اراده خدا بر این است که ما شهید شویم -بدون تردید- خود امام را زیارت خواهیم کرد و از این که شهید شوم باکی نیست؛ زیرا در آن صورت امام را زیارت خواهم کرد.

...و اما چند وصیت برای برادران و خواهران دارم وآن این که: بدانید که باید به فرامین امام عزیز گوش فرا دهید؛ که سعادت در این است.

دوم این که: ما برای خدا آمده ایم و اگر کُشته شویم برای اوست؛ لذا از تمام دوستان و آشنایان و کسانی که این وصیتنامه را می خوانند خواستار رضایت و حلالیت سریع هستم و از همه خانواده رضایت می طلبم.

این موضوع را در همین جا فراموش نکنید که ما بسیار گناهکاریم.

در مجالس دعا و دیگر مجالس ما را دعا کنید و از خدا برایمان طلب مغفرت کنید.

آرزوی زیارت کربلا را داشته باشید و امیدوارم که راه کربلا باز شود و ما را در کربلا و در کنار امام بزرگوارمان دفن کنید.

خواهران و برادران! مبادا به خاطر مسایل مادی از انقلاب غافل شوید و به جای عبادت مطلق و زنده کردن اسلام و کُشتن خواهش های نفسانی و از بین بُردن گرایشات مادی، پشت پا به فرهنگ اسلامی بزنید و نباید بگوییم که انقلاب کرده ایم تا در رفاه و آسایش باشیم؛ زیرا در راه مبارزه با کفر و دشمنان، رفاه مطلق وجود ندارد.

مادر، پدر، خواهران و برادران! من اگر شهید شدم، اصلاً از این که به این فیض رسیده ام ناراحت نباشید؛ بلکه خوشحال و راضی باشید و از خداوند برایم طلب مغفرت کنید که شهدا را خدا مشتری است و در نبودن من گریه و بی تابی نکنید که شهادت را دوست می دارم و مرا ببخشید و حلال کنید که اگر نبخشید، برایم در آن دنیا، عذاب شدیدی خواهد بود.

اگر شهید شدم، شما جزو خانواده شهدا خواهید شد و در این مسأله نباید سوء استفاده شود و این را بدانید که شما باید الگوی دیگران باشید و از امام اطاعت کنید که اگر کسی اطاعت نکرد از ما نیست و فردای قیامت او را شفاعت نمی کنیم.

...و اما در مورد اموالم؛ تمام وسایل و امکاناتی که در اختیار ماست، امانت خداست؛ پس مال من هر چه هست از خداست و هرگونه که صلاح می دانید از آنها استفاده کنید.

البته بهتر است آنها را در اختیار مستمندان قرار دهید.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده