شهید حسین علی محمدی در وصیتنامه اش می نویسد: من اینک در این دنیاى کوچک خود را زندانى مى بینم و آرزو دارم هر چه زودتر تو (خدایا) مرا آزاد کنى و به آن دنیا پیش عاشقان و بندگان خالص درگاهت ببرى.

 

به گزارش نوید شاهد زنجان، شهید حسین علی محمدی در روستای ولی آباد از توابع زنجان در سال ۱۳۴۴ در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و پس از دوران طفولیت در مدرسه کوچک روستا مشغول به تحصیل شد.

آن طور که دوستانش تعریف می کنند او اکثر جبهه های بانه را کاملاً می شناخت چون در این مدت آن جا را شناسایی کرده بود بعد از ماموریت شهید یک بار دیگر برای بانه ماموریت یافت و سرانجام در این ماموریت که در سمت معاونت گردان حمزه سید الشهدا (ع) بانه مشغول خدمت بود در یک درگیری 30 آذر ماه سال 1364 به آرزوی دیرینه خود رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

 

 

 

بخشی از وصیتنامه اول شهید حسین علی محمدی ؛

 

بسم الله الرحمن الرحیم

  ((ولا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون))بقره ۱۵۴ 

((کسانى که در راه خدا کشته مى شوند، مرده نپندارید، بلکه آنها زنده اند ولکن شما درک نمى کنید))

به نام خداى شهدا، شهدایى که نداى حق را شنیدند و به آن لبیک گفتند و درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامى نایب برحق امام زمان (عج)، امام امت، خمینى بت شکن که هدایت کننده مردم به صراط مستقیم است و به امید فرا رسیدن هرچه زودتر ظهور مهدى موعود (عج).

خدایا! بنده روزى تصمیم قاطع گرفتم به سپاه پاسداران بروم که به قرآنت رجوع کنم گفت: سرباز امام زمان (عج) باشم. مرا دریاب و کمکم کن که اینگونه باشم و مرا از آن پاسدارانى قرار بده که امام امتمان آرزوى آن گونه بودن را مى کند.

اینک مى خواهم چند جمله اى به عنوان وصیت با این قلم ناتوانم بنویسم.

بارالها! من در زندگى دنیوى و اخروى ام آنچه رضاى تو در آن است مى خواهم. هدفم پیروزى در راه توست تا آنچه مى توان با استعمال آیه شریفه ((واعدوا لهم ما استطعتم من قوه))انفال ۶۰

پیش مى روم و در این راه در درجه اول حاضر به شهادت در راه تو هستم و به امید آنکه من اینک در این دنیاى کوچک خود را زندانى مى بینم و آرزو دارم هر چه زودتر تو مرا آزاد کنى و به آن دنیا پیش عاشقان و بندگان خالص درگاهت ببرى. حال اگر مصلحت در کشته شدن من است، مرا از شمار شهداى به حقى که در راه تو جان فدا کردند، قرار ده و از تو مى خواهم تا زمانى که در راهت کشته نشدم، مرا در راه صراط مستقیم هدایت و راهنمایى کنى و مرا از سربازان حقیقى امام زمان (عج) قرار بدهى.

 

حال وصیتى دارم به برادران پاسدارم:

برادرانى که همیشه الگو و نمونه بوده و هستید و تمام وجودتان و اعمالتان انشاءالله براى رضاى خداست! سعى کنید همیشه مواظب اعمال و رفتار خود باشید و در این راه استوار بمانید و از شما مى خواهم که در تمام مراسمى که براى شهدا بنده برپا مى شود، بدون ریا حتى الامکان با لباس مقدس سپاه شرکت کرده و کارهاى خودتان را انجام دهید.

اما بعد مادرم! از تو مى خواهم در درجه اول خوشحال باشى که توانستى پسرت را به صاحب اصلى اش خوب برگردانى و به او اهداء کنى و براى همه زحمات بى دریغت در بزرگ کردن من و آنچه خون دل خوردى، مرا بخشیده و حلالم کنى که شما نه تنها بر بنده حق مادرى، بلکه حق استادى و معلم زندگى هم دادى.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده