خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»
يکشنبه, ۳۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۰۸
پدر شهید تعریف می‌کند: «صدا به طوری واضح بود که تمام جمع متوجه صدا می‌شدند. بار آخر بود که شهید عبدالله، مانع از فرستادن دوستانش شد و گفت «مثل اینکه امشب شب شهادت من است»»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «عبدالله مسیحی ایسینی» يكم دی ماه 1340، در روستای ايسين از توابع شهرستان بندرعباس ديده به جهان گشود. پدرش محمدصالح، كشاورز بود و مادرش آمنه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته رياضی درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. سی‌ام مهر ماه 1362، در مريوان توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به دست و صورت، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.

امشب، شب شهادت من است

در جبهه جنگ هنگام عملیات والفجر 4 ، در تاریخ سی‌ام مهر ماه 1362، در جبهه مریوان هنگام شب همه در حال دعا بودند که به گفته یکی از دوستانش به مدت 6 مرتبه صدایی می‌آید که عبدالله را صدا می‌زند. شهید چند نفر از دوستانش را به طرف صدا می‌فرستد که بفهمند چه کسی او را صدا می‌زند.

صدا به طوری واضح بود که تمام جمع متوجه صدا می‌شوند. بار آخر شهید عبدالله مانع از فرستادن دوستانش می‌شود و می‌گوید «مثل اینکه امشب شب شهادت من است» بعد در همان عملیات به همراه چهار نفر از دوستانش به درجه رفیع شهادت نائل می‌گردد.

(به نقل از پدر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده