«درگاه این خانه بوسیدنی است»، روایت خاطرات یکی از مادران مرد آفرین
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ،"درگاه این خانه بوسیدنیاست" عنوان کتابی است که شرح حال زنی از شیرزنان روزهای دفاع مقدس است. این کتاب خاطرات یکی از مادران مرد آفرین، از جگرگوشههایش است.
بچههایی که قد کشیدند، مرد شدند و به شهادت رسیدند. بچههایی که هر کدام یک دنیا خاطره و کتاب هستند، کتابی سرشار از روایتهای بارانی و آسمانی، روایتهای ناب مادرانه.
این کتاب شامل روایتی جذاب و خواندنی از بانو "فروغ منهی" مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقیپور است که به قلم زینب عرفانیان به رشته تحریر درآمده است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
«داغ اینقدر سنگین بود که این بچهها را یادم رفت. چند ساعت در خانه آشوب بود. داداش از زبان بچهها نمیافتاد. اشک میریختند و صدایش میزدند. عزیز برای مرگ محمد صبوری کرد و صدایش به گریه بلند نشد.
غم داوود کاسه صبر عزیز را هم پر کرد. دستش را میگرفتم تا خودش را نزند، زهرا بیتاب میشد. زهرا را آرام میکردم، علیرضا سر به دیوار میکوبید. سراغ علیرضا میرفتم، میترسیدم رسول از غصه دق کند. از اینکه آنطور به بچهها خبر دادم پشیمانم.
کاش آن پلاک بدون زنجیر را نشانشان نمیدادم. کاش غم را در دلم نگه میداشتم تا بچههایم جلوی چشمم بالبال نزنند. کاش عزیز را آنطور ناگهانی باخبر نمیکردم. کاش میتوانستم آرامشان کنم. کاش لااقل حاجی بود و دستی به سرمان میکشید. کاش آدمیزاد اینقدر ناتوان نبود. کاش و هزار کاش که گفتن هیچکدام دیگر سودی ندارد.»
این کتاب در 240 صفحه با جلد رقعی شومیزی نرم در نوبت چاپ سوم در سال 1399 به قلم زینب عرفانیان و از سوی انتشارات شهید کاظمی و با بهاء 36 هزارتومان روانه بازار کتاب شد.
انتهای پیام/