مصاحبه - صفحه 66

آخرین اخبار:
مصاحبه
برادر شهید صبوری در گفتگوی اختصاصی با نوید شاهد:

هیچ چیز از مهدی باقی نمانده بود

عملیات، غافل گیرانه و خیلی سختی بود. ماشین و وصیت نامه هاشون هم نیامد و سوخته بود. همه چی سوخته بود ، طوریکه شهدا شناسایی نمی شدند. هیچ چیزی از مهدی هم باقی نمانده بود، فقط یک ساک خالی برایمان آوردند، البته مهدی دست نوشته و وصیت نامه هم داشت ولی به دست ما نرسید و از بین رفت... آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد با "محمد صبوری" برادر شهید "مهدی صبوری" بود که توجه شما را به خواندن این گفتگو جلب می کنیم.
گفت و گوی نوید شاهداستان گلستان با همسر شهید محمد ابراهیم کبیری بالاجاده

خانواده ای که نذر انقلاب شد!

طیبه دادگری همسر شهید محمد ابراهیم کبیری بالاجاده می گوید: وقتی از تصمیم همسرم برای رفتن به جبهه مطلع شدم تصمیم گرفتم من نیز همچون همسرم خود و فرزندانم را نذر انقلاب کنم.

ما نمردیم پرواز کردیم

سرباز بیرجند بود وتقسیم شده بود. برامون نامه نوشت که قراره بریم ارومیه. بین راه ماشینشون به کمین خورده بود و پسرمن با یه نفر از قلعه شوکت شاهرود شهید شدند. بعدا خوابشو دیده بودند که گفته بود: ما که نمردیم پرواز کردیم. خیلی پسر خوب وسربه راهی بود . اهل نماز وروزه بود. ازاون جوان هایی بود که هرجا بود باید اول نمازش رو سرموقع میخوند....آنچه خواندید بخشی از مصاحبه نوید شاهد با مادر شهید "مهدی صبوری" است. شما را به ادامه این گفتگو دعوت می کنیم.
خبر

مصاحبه با آقای احمدرضا لطفی رئیس محترم بنیاد شهید و امورایثارگران شهرستان کامیاران در خصوص سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهمن عزیز اسلامی

تاریخ ایران اسلامی همواره سرشار از رشادت‌های بی‌بدلیل مردان وزنانش بوده، هست و خواهد بود که در دفاع از این مرز پرگهر قهرمانانه تاپای جان ایستادگی کردند جان دادند اما خاک نداند...

میگفت این بازوها رو قوی کردم که با دشمنان اسلام بجنگم

"علی اصغر ورزشکار بود وقبل ازاینکه بره جبهه هم ورزش می کرد . رفت سربازی و تو ورزشگاه های مشهد هم این ورزش رو ادامه داد . خیلی هم تشویقی گرفت .نزدیک جبهه رفتنش گفت ، من این بازوها رو قوی کردم که با دشمنان اسلام بجنگم" آنچه خواندید بخشی از مصاحبه نوید شاهد سمنان با "عالیه بیگم قابلی" مادر شهید و "طیبه شمس" خواهر شهید علی اصغرشمس است که توجه شما را به خواندن این مطلب جلب می کنیم.
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد با مادر گرامی شهید علی بختیاری

میگفت میخوام برم شهید بشم که تو عینک بزنی و شبیه مادر شهدا بشی

تا کلاس ششم خوند و بعد رفت سنگبری. عکس امام (ره) هم با خودش آورد و گفت ، میخوام برم جبهه . یک سال و شش ماه جبهه بود و موقع خدمتش هم کردستان بود . سربازیش تموم شد و هفت روز به آمدنش شهید شد .
مصاحبه با جانباز آزاده سید نبی حسینی / بخش اول

اگر اسیر شدیم چه باید بکنیم؟

جانباز آزاده سید نبی حسینی متولد سال 1344 در شهرستان ازنا بدنیا آمد. دوران تحصیلی را در همین شهرستان گذراندند. ایشان در عملیات ولفجر مقدماتی اسیر شدند و هشت سال اسیر نیروی بعث عراق بوده اند.
مصاحبه اختصاصی نویدشاهد با والدین شهید سید حسن طاهری

پسرم با لباس خاکی اش از قبر بیرون آمد و به من لبخند زد

خواب می دیدم سرمزار شهدا هستیم، همه آنجا هستند و خیلی شلوغه ، ناگهان پسرم با لباس خاکی از قبرش بیرون آمد و به من لبخند زد و من از خواب پریدم.

پایی که به خواست خدا رو مین نماند/ سرگذشت نامی که وارد لیست ترور شد

جانباز شیمیایی خلیل عباسی می‌گوید: فرشته نجات من که ماه‌ها منتظرش بودم از در خانه ما وارد شد. پدرم دوستی داشت به نام علی اسماعیلی که پاسدار بود همین که حرف از اعزام رفتن به جبهه میان آمد من هم فرصت را غنیمت شمردم و بحث اعزام خود را پیش کشیدم به خاطر سن و سال هم قبول نکرد ولی وقتی اصرار من را دیدند راضی شد صبح فردا مرا همراه خود به واحد پذیرش پایگاه بسیج برد و معرفم شد.
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی معلم شهید رحیم صباغیان

سوره یوسف راه بهشت را نشانش داد

دوستش که همراه اون بوده بهش گفته رحیم نرو ، بیا با هم باشیم . رحیم گفته من قرآن و باز کردم وسوره ی یوسف آومده و باید برم . دیگه رفته و شهید شده واز این سنگر که میره بیرون شهید میشه
مصاحبه;

مصاحبه شهید جانباز ناصرسالمی

ناصر سالمي جانباز هفتاد درصد اهل بردخون است. در یک روز گرم تيرماه در ساعت 3 بعدازظهر به سرايش وارد ميشويم. با مهرباني روستايي ما را مي پذيرد و خيلي ساده و بي آلايش به سؤال هاي رنج آور و دردناك ما پاسخ داد. همسرش نيز در حالي كه قلياني زير لب داشت آن طرف تر نشسته و با حرف هاي شوهرش اشك مي ريخت. همه دلواپسي زن و شوهر به دخترشان است كه غريب و تنها در مشهد در حال درس خواندن در رشته جغرافيا است. در طول مصاحبه با ما هر دو نفر چند بار گريه ميکردند و ما را ميهمان اندوه هاي بي پايان خود مي ساختند. رنج ها و اندوه هايي كه براي حفظ آزادي و استقلال ايران متحمل شده اند. ناصر از هر دو پا فلج است و نمي تواند راه برود اما همچنان رهروي استوار در راه خميني است و نداي حسيني در سر دارد. ناصر سالمی در تاریخ 25 آبا نماه 1390 رنج هایش پایان یافت و به شهیدان جنگ هشت ساله پیوست
مصاحبه;

مصاحبه با جانباز هفتاد درصد محمد زمانی

جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی برادر پاسدار محمد زمانی اهل جزیره خارک در خلیج فارس است. او اندکی پس از شروع جنگ و در حالی که هواپیماهای عراقی و با بمب و موشک خارک و کشتی های پهلو گرفته در اسکله های آن را هدف قرار می دادند، با لنج به آبادان رفت و در آنجا به نبرد با دشمن پرداخت. این جانباز عزیز در عملیات فتح المبین روی مین رفت و از ناحیة هر دو پا جانباز شد. ایشان پس از جانبازی با تلاش مضاعفی لیسانس خود را در رشته حقوق گرفت و سال هاست که درس طلبگی می خواند. در روز دهم دی ماه 1386 و در یک صبح برفی در شهر مقدس قم به منزل آقای محمد رفتیم و گفت وگوی کوتاهی با او انجام دادیم که متن آن را با هم می خوانیم.
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده گرامی شهید نورالله احمدی

خادم اهل بیت بودن ارث خاندان ماست

این ارث خاندان ما هست . از پنجم محرم تا یازدهم محرم ما مسئول نخل بودیم . تا روز عاشورا که نخل رو دور می دادیم توی امامزاده عاقب و امامزاده ابراهیم و سه تا امامزاده ی دیگر . پدرم تا زمانی که بود ، خودش مسئول نخل بود . الان هم ما این رسم رو ادامه میدیم .
مصاحبه با جانباز شیمیایی 70 درصد یوسف علوی؛

گوش به فرمان رهبرم هر لحظه آماده‌ام/ اتفاقی برایم نیفتاده!

یوسف علوی جانباز 70 درصد شیمیای استان زنجان می‌گوید: مگر اتفاقی برایم افتاده که از رفتن جابمانم هر لحظه رهبرم فرمان دهد من در رکاب آقا برای دفاع از میهنم پیش خواهم رفت.
مصاحبه;

مصاحبه با مهدی رضایی جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی

او یکی از قدیمی ترین جانبازان جنگ تحمیلی استان بوشهر به شمار می رود. تنها اندکی بعد از هجوم ارتش عراق به ایران، برادر رضایی برای دورة احتیاط به سربازی فرا خوانده شد و اندکی بعد در یک تصادف هولناک قطع نخاع و از هر دو پا فلج شد. در اوایل تیرماه 1386 و در یک روز گرم تابستانی به خورموج و منزل این جانباز عزیز رفتیم و گفت وگوی مختصری با او درباره زندگی و خاطراتش از جنگ انجام دادیم.
مصاحبه;

مصاحبه با مهدی رضایی جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی

او یکی از قدیمی ترین جانبازان جنگ تحمیلی استان بوشهر به شمار می رود. تنها اندکی بعد از هجوم ارتش عراق به ایران، برادر رضایی برای دورة احتیاط به سربازی فرا خوانده شد و اندکی بعد در یک تصادف هولناک قطع نخاع و از هر دو پا فلج شد. در اوایل تیرماه 1386 و در یک روز گرم تابستانی به خورموج و منزل این جانباز عزیز رفتیم و گفت وگوی مختصری با او درباره زندگی و خاطراتش از جنگ انجام دادیم.
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده گرامی شهید مرتضی پازوکی

بچه ام عصای دستم بود

مرتضي پازوكي هفتم خرداد 1346، ‌در شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش اكرم، كشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. او نيز كشاورز بود. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. پنجم فروردين 1366، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به پهلو، شكم و سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
مصاحبه;

مصاحبه با جانباز علی رحیمی

در روز نوزدهم تیرماه 1386 بعد از ساعت ها مسافرت وارد کنگان شدیم و پای صحبت های جانباز هفتاد درصد آقای علی رحیمی نشستیم. بی ریا و با کلام محلی با ما از جنگ و جهاد و جانبازی گفت. از اینکه جانباز است و مردم بنک او را یک جانباز جنگ تحمیلی می دانند، احساس افتخار می کند. زندگی جدیدش را مدیون همسرش است و به دلیل ارادت خاصی که به حضرت عباس دارد نام تنها فرزندش را ابوالفضل گذاشته است.
گفتگوی اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید غفور افتخاری پور

من برم جبهه، این بدحجابی ها درست می شه!

به ما گفت، وظیفه ی همه ی ما هست که بریم . می گفت ، من برم جبهه که این بدحجابی ها درست بشه
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با همسر گرامی شهید علی اکبر حسین پور

حنا بندون در شب عملیات!

یکی از همرزماش می گفت ، همون شبی که میخواستیم بریم عملیات ، یه تشت حناء درست کرده بوده وگفته همه تون بیایید حناء کنید . میگفت ، اون شب براش یه شب خاصی بوده و یه حس و حال عجیبی داشته .
طراحی و تولید: ایران سامانه