وصیت نامه شهید "مهدی عسگری" منتشر شد
در دهم اردیبهشت 1347 در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش ولی الله، کارمند بود و مادرش لیلا نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. ششم اسفند 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پهلو شهید. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.

اشهد ان لااله‌الاالله

اشهد ان محمد رسول الله

اشهد ان علی ولی الله

اینجانب مهدی عسگری فرزند ولی الله متولد 1349 با اقرار به وحدانیت خدا و پیروی از حضرت محمد وصی او حضرت علی و یازده فرزند برحقش و با اطلاع کامل به این که امام خمینی نائب عام امام زمان است و این جنگ هم جنگ بین اسلام و کفر است، قدم بر خاک پاک جبهه نهادم تا دِین خود را نسبت به این انقلاب و جنگ ادا نمایم و برای اینکه این وظیفه را به طور کامل انجام دهم لازم بود وصیتنامه‌ای هم بنویسم که بدین صورت این وظیفه‌ام را انجام میدهم.

بسم الله الرحمن الرحیم

ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص.

خداوند آن مومنان را که در صف جهاد با کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست میدارد ما همه رفتنی هستیم و چه بهتر که رفتنمان در راه خدا باشد. با درود و سلام و کسب اجازه از آقا امام زمان و نائب برحقشان امام خمینی، من بسیار خوشحالم که به جبهه جنگ آمدم و توانستم بدین وسیله دِین خود را نسبت به انقلاب و جنگ و مردمم ادا کنم و با ریختن خون بی‌ارزشم در راه اسلام نهاد انقلاب را آبیاری نمایم.

ما که رفتیم آنها که مانده‌اند باید راه شهدا را ادامه بدهند و در این جنگ سهمی داشته باشند اگر میتوانید در جبهه و اگر نمیتوانید در جبهه حضور یابند در مساجد و نمازهای جماعت شرکت نمایند و دعای خیر خود را راهی جبهه‌ها نمایند.

پدر عزیزم شما یک امانتدار بودید و من امانت خدا در نزد شما و بالاخره زمان ادای امانت فراخواهد رسید و چه بهتر که در آن لحظه در ادای امانت خود موفق بیرون آیند و امانت را در راه صاحبش قربانی نمائید.

پدر جان در حالت رهسپاری از این دنیا دوست دارم فرزند یک پدر نمونه باشم پدری که از نظر صبر و استقامت الگو باشد دوست دارم شما با توکل به خدا و آیه قرآن که میفرماید:

فان اصابتهم مصیبه قالوا انا لالله و انا الیه راجعون.

در هنگام برخورد با مصائب بگویید همانا ما از خدائیم و به سوی او رجوع خواهیم کرد. در تمامی مشکلات صبر پیشه نمایید. من از جوانهای مملکت اسلامیمان میخواهیم که تمام افکار و اعمالشان را مطابق مطالب قرآن و احادیث نماید و سعی کنند در این انقلاب سهمی داشته باشند زیرا اگر انشاءالله روزی جنگ به نفع اسلام پایان یابد کسانی که در این جنگ کار مثبتی انجام نداده‌اند خجل خواهند شد و افسوس خواهند خورد که چرا از موقعیتهایی که برای آنها پیش آمده بود استفاده نکرده و به جای اینکه گامهای خود را به سوی مساجد و محافل اسلامی بگشایند و سعی کنند که به هر نحو ممکن جنگ را یاری رسانند در صدد لطمه زدن به جنگ و روحیه مردم برآمده و با پوشیدن لباسهای مبتذل به شئونات و افکار اسلامی مردم لطمه زده‌اند. به راستی که افسوس برای اینگونه جماعت است. خواهران زمانه ما باید پرچمداران و ادامه دهندگان راه زینب (س) باشند.

چون این جنگ بر عهده هر کسی مسئولیتی نهاده است. مسئولیت عده‌ای تحصیل میباشد این گروه دانش آموزان هستند که امیدهای آینده این انقلاب و جنگ هستند و نباید سنگر خود را خالی کنند.

مسئولیت عده‌ای نبرد و قتال در راه خداست که این گروه باید همانند حسین و یارانش ادای دین نماید مطابق گفته اماممان که میفرماید:

ما مانند حسین وارد جنگ شدیم باید چو حسین هم به شهادت برسیم

بعد از این گروه نوبت به مادران و خواهران میرسد که مسئولیت این گروه حمایت رزمندگان از پشت جبهه‌ها میباشد که باید با ارسال کمکهای نقدی و مادی و معنوی که همانا دعا بر سر نماز میباشد، رزمندگان را یاری نمایند. این گروه مسئولیت سنگین دیگری نیز دارند که آن انجام رسالت زینب گونه خود میباشد که باید علاوه بر حفظ حجاب که مهمترین مسئولیت آنهاست از نشر جانفشانی‌های رزمندگان هم کوتاهی ننمایند و دوش به دوش برادران حزب الله ندای رزمندگان و چگونگی دفاع از اسلام توسط این برادران و ایثار و جانبازیهایی که در جبهات صورت میگیرد به گوش جهانیان برسانند و نگذارند خون این عزیزان پایمال شود.

برادرانی که هم میتوانند در جبهه شرکت کنند مسئولند و باید در صورت امکان در جبهه ودر این نبرد شرکت کنند تا وظیفه خود را نسبت به جامعه اسلامی انجام داده باشند و اگر در این راه شهادت هم نصیبشان شد که چه بهتر به آرزوی خودشان رسیده‌اند چه لذتی بهتر از لذت شهادت وجود دارد شهادتی که حضرت قاسم آن را از عسل شیرین‌تر میداند.

در این دنیای مادی شیرین‌ترین عسل است ولی در مکتب اسلام شهادت از عسل نیز شیرین‌تر است دلبستگی به دنیا و غرق شدن در مسائل مادی نباید در گروه مسلمانان وجود داشته باشد.

اگر واقعاً مسلمانیم باید بدانیم که اسلام احکام و قوانینی دارد و ما که معتقدیم مسلمانیم و خود را پیرو راه حضرت محمد(ص) میدانیم باید به این احکام عمل کنیم احکام اسلام هم چیزی جز اصول و فروع دین نیست و یکی از مسائل مهم فروع دین جهاد و مقابله در راه خداست که امروز بر ملت ایران واجب شده است.

اگر ما مسلمانیم باید در این جهاد مقدس شرکت کنیم و به حد توان انجام وظیفه نماییم و از مذهب و مکتب خود دفاع کنیم انسان وقتی پا بر خاک پاک جبهه‌ها میگذارد و فضای عطرآگین آنرا استنشاق مینماید حال و هوای دیگری میابد.

در اینجاست که انسان با مشاهده امدادهای غیبی دارای ایمانی محکم میشود و در این جاست که انسان در میابد به چیز دیگری نیازمند است و محتاج امداد اوست در آن لحظه که بر سر انسان خمپاره میبارد معنای حقیقی ایاک نعبد و ایاک نستعین را میفهمد؛ در آن لحظات پراضطراب است که انسان میفهمد نیرویی قادر بر محل اصابت خمپاره‌هاست و آنها را به میل خود هدایت میکند.

در جبهه‌هاست که انسانی که به یک سوزن حساسیت نشان میدهد درد ترکشهای توپها و خمپاره‌ و گلوله‌ها را احساس نمیکند و توکلش فقط به خداست و فقط با خدا معامله میکند و در ازای فدا نمودن جان خود رضای خداوند را میطلبد و جان را به خریدار اصلی میفروشد و بهای آن را در فردوس برین میگیرد.

پس شما هم راه شهدا را ادامه دهید و در جبهه‌ها حضور پیدا کنید و وظیفه خود را انجام دهید و اگر در این راه شهادت هم نصیبتان شد مایه افتخار است چون راضی خدا بر شهادت بوده است.


منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده