شهرام ثامنی معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی با اشاره به اینکه 800 مصاحبه با والدین شهدا و جانبازان 70 درصد در استان مرکزی انجام گرفته است، گفت: طرح جمعآوری خاطرات والدین، همسران شهدا و همچنین جانبازان بالای 50 درصد در استان مرکزی با عنوان «اسناد افتخار» در حال اجرا است.
کد خبر: ۵۵۴۴۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
«شهناز رفیعی» میگوید: همسرم، هر وقت دیر به منزل میآمد از او میپرسیدم کجا بودی؟ جواب میداد: از من سوال نپرس با دوستانم بود. وقتی خبر شهادتش را آوردند گفتند: محمد شهید شده که من در جواب گفتم محمد نداریم. بعدها متوجه شدم اسم مستعار داشته است.
کد خبر: ۵۵۴۳۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی؛
جانباز کرمانشاهی«ابراهیم سانبلی»، می گوید: سرباز سپاه بودم و سال 1366 در منطقه سومار مجروح شدم. ما برای حفظ آب و خاک وجب به وجب خون دادیم پس باید پشت انقلاب باشیم.
کد خبر: ۵۵۴۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۵
گفتگو با والدین معلم شهید «محمدتقی همتی»
والدین معلم شهید «محمدتقی همتی» در این کلیپ نقل میکنند: «معلمی را برای انسانسازیاش انتخاب کرد.»
کد خبر: ۵۵۳۱۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
گفتگوی تصویری با همسر شهید«احمد علی کرد امیر»
«ثریا وثوقی نظر» میگوید: یک روز احمد به من گفت: خواب دیدم شهید میشوم و همین طور هم میشود که من هم برگشتم و گفتم: چرا اینطور فکر میکنی فقط یک خواب بوده. سرانجام در تنگ کورک به محاصره دشمن درمیآیند و همان جا به شهادت می رسد و بعد از 8 روز پیکر شهید برگردانده میشود.
کد خبر: ۵۵۲۳۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر و مادر شهید «محمد لقمانی» میگویند: «بچه مهربان و خوبی بود، همیشه برادر و دوستانش را نصیحت میکرد، افسوس روزهای جنگ را میخورد، میگفت کاش در روزهای جنگ بودم و در جبهه شرکت میکردم.»
کد خبر: ۵۵۰۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۵
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «حامد اشرف پور»
«حامد اشرف پور» می گوید: من نیروی عملیاتی سپاه پاسداران بودم، دائم با گروهکهای کومله و دمکرات درگیر بودیم و در اکثر عملیاتها، یار و همرزم شهید «نجیب پیران ویسه» بودم که بالاخره روی مین رفتم و مجروح شدم.
کد خبر: ۵۵۰۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۴
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده کرمانشاهی؛
«امین اله توانا»، میگوید: آمریکا، کشوری را که در آن شهادت یک فرهنگ عمومی است، از چه می ترساند. زمانی که یک باور در ملت ایجاد میشود که مرگی وجود ندارد و این شهادت است.
کد خبر: ۵۵۰۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۱
همسر شهید گرانقدر «جوانشیر اکبری» تعریف میکند: همسرم قبل از ازدواج جانباز بود و من افتخار این را داشتم که همسر یک جانباز باشم، وی بعد از هشت ماه به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۴۹۶۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۶
شهید گرانقدر «بلال زاهدی» به همسرش توصیه می کرد: این دنیا فانی است، غم این دنیا را نخورید، به دنیا دل نبندید، من راهم را انتخاب نموده ام .
کد خبر: ۵۴۹۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۴
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی؛
«سید احمد مرادی» میگوید: دوران دفاع مقدس در جهاد سازندگی مشغول به فعالیت بودم و در منطق جنگی جاده سازی میکردیم که جانباز میشوم. هنوز درد آن دوران را به همراه دارم اما مجروحیتم نمیتواند خدمت به انقلاب را از من بگیرد.
کد خبر: ۵۴۹۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳
مدیرکل بنیاد شهید استان لرستان در پیامی روز جانباز و میلاد حضرت ابوالفضل «ع» را تبریک گفت.
کد خبر: ۵۴۹۵۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
همسر شهید گرانقدر «تقی نقی زاده» اینگونه سخن می گوید: من نگرانش بودم و می گفتم اگر امکان داشته باشد نرو اما به من می گفت: اگر من نروم فکر می کنند من عقب کشیده ام و نمیتوانم صبر کنم باید بروم.
کد خبر: ۵۴۸۷۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
«شهیداحمد فرهادی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. پدرش در روایت از او بیان میکند: «همه احمد را دوست داشتند. او در هنگام شهادتش مانند مولایش حضرت ابوالفضل (ع) دستانش قطع شده بود.» ادامه این روایت را در فیلم زیر دنبال کنید.
کد خبر: ۵۴۸۶۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «اسفندیار نوروزی» در بیان خاطرات فرزندش می گوید: پسرم علاقه زیادی به جبهه داشت. تا قبل از سن سربازی به زور او را نگهداشتم که جبهه نرود ولی وقتی به سن سربازی رسید سریعا به جبهه رفت.
کد خبر: ۵۴۷۳۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «امیرحسین جمشیدی» میگوید: پسرم هیکل رشیدی و قد بلندی داشت که به جبهه رفت. بعد از هفت سال که پیکرش برگشت، فقط جمجمهاش در تابوت بود و اثری از آن هیکل رشید نبود.
کد خبر: ۵۴۷۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «جواد جمشیدی» میگوید: پسرم خیلی بااخلاق و بامحبت بود. به همه دوستان و فامیل محبت میکرد و به آنها سر میزد. همیشه به من می گفت: مادر از من راضی باش و اگر من شهید شدم، خوشحال باش چون باعث افتخار شما هستم.
کد خبر: ۵۴۷۰۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید والامقام «احیاء طالبوند» در بیان خاطرات فرزندش میگوید: زمانی که پسرم شهید شد، در تشییع پیکرش بیش از هزار نفر شرکت کردند. تمام آن مردم برای ادای احترام به فرزندم آمده بودند که این موضوع باعث افتخار من شد و افتخار کردم که چنین فرزندی دارم.
کد خبر: ۵۴۷۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۸
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «ایرج عیدی نژاد» می گوید: شبی به کما رفتم و دیدم که به آن دنیا رفتم و مرا به بهشت بردند. به مامورین آنجا گفتم به خاطر پسرم بگذارید من برگردم. آنها قبول کردند و گفتند: برو ولی اینجا جایگاه توست.
کد خبر: ۵۴۶۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «محمد بازماندگانقشمی» میگوید: «بچه خوب، مهربان و خوش اخلاقی بود. خودم کاغذ اعزامش را امضا کردم. روزها به مدرسه میرفت، شبها هم تو روستا تبلیغ میکرد و تو جزیره اعلامیه توزیع میکردند.»
کد خبر: ۵۴۶۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۸