شهید آقاجانی پس از انقلاب در مرکز آموزش عالی انقلاب اسلامی به ادامه تحصیل پرداخت. در حین تحصیل، عشق به جهاد و جبهه او را از کلاس درس به مدرسه عشق و جبهه نبرد کشاند.
شهید احمدی به تنهایی در مقابل منافقینی که قصد اهانت به جمهوری اسلامی و باورهای مردم مسلمان و رنج کشیده را داشتند ایستاد و بهای این ایستادگی اش را با شهادت گرفت.
شهید توکلی برای خدمت سربازی در ارتش ثبت نام کرد و خانواده اش را تا مدتی از تصمیم خود بی اطلاع گذاشت. در نهایت شبی حضرت ابوالفضل را در خواب دید که به او بشارت شهادت می دهد.
با وجود اینکه پدر شهید جنتی ترتیب کارهایش را داده بود تا خدمتش را در تهران بگذراند اما شهید جنتی با اراده و تصمیم شخصی داوطلبانه و بدون اطلاع به جبهه رفت تا از خاک میهنش دفاع کند.
17شهریور، جمعه خونین، روز طواف پروانه های عاشق به دور آتش بود؛ روز پرواز پرستوهای پاک درون آتش، روز خواندن نماز عشق، سجده کردن در محراب شهادت و خون بود؛ نمازی که وضویش از خون بود و تطهیرش نیز در خون بود و آوایش نیز صفیر گلوله ها و الله اکبر. روز شناختن پاک ترین و والاترین و عاشق ترین انسان ها به سوی خداوند و اوج گرفتن بر بلند آسمان بود. به همین بهانه نوید شاهد تهران به معرفی برخی از شهدای این حادثه می پردازد.
مادر شهید جعفری نقل می کند: روز هفدهم خیابان ها شلوغ بود. نگران بودم. مدام در خانه به او کاری را می سپردم تا سر او را گرم کنم. مصطفی رفت و جنازه اش هم برنگشت!
شهید اسدیان صبح روز شهادت در پاسخ کسانی که از او خواستند تهران را بخاطر شرایط اضطراری ترک کند گفت: خون من رنگین تر از خون دیگران نیست. در تهران ماند و همراه سایر مردم برای مقابله با ظلم فریاد آزادی سر داد و به شهادت رسید.
شهید "ربابه احمدیان" در حادثه جمعه سیاه در حالیکه برای کمک به زخمی های حادثه در حال رساندن دارو به بیمارستان بود مورد هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید کردبچه از تظاهرکنندگان حادثه هفدهم شهریور 1357 است. او در جریان این مبارزه از ناحیه قلب مورد اصابت گلوله دست نشانده های رژیم پهلوی قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید "احمد ابراهیمی" برای به بار نشستن نهال آزادی و استقلال، همراه دیگر مردم این سرزمین فریاد نفرت نسبت به رژیم طاغوتی سر می داد. نهایتا در مسیر این مبارزه به لقاء الله پیوست.
شهید آسوده صبح روز هفدهم قبل از خروج از خانه نزد مادر آمد، حلالیت طلبید و گفت: اگر برنگشتم مرا حلال کنید و ناراحت نباشید، چون من و دوستانم باید به همین راه برویم تا نسل های آینده بتوانند با آزادی زندگی کنند.
"شهرزاد آریا" از زنان مبارز زمان طاغوت است. وی با مبارزه و مقابله ملت ایران برای رسیدن به آرزوی همگانی هم پا شد. او در حادثه هفدهم شهریور 1357 به شهادت رسید.
به فرموده پیامبر اسلام با ازدواج نیمی از دین آدمی تکمیل می شود. شهید احمدی به عنوان آخرین وظیفه شرعی اش قبل از شهادت به این امر مبادرت ورزید. گویی او ماهی بود که نیم دیگرش را قبل از شهادت یافته باشد.
شهید آشفته به خاطر سن کم نمی توانست با هم محله ای هایش که ثبت نام کرده بودند همسفر شود؛ به همین علت شناسنامه خود را به 16 سال تغییر داد و سپس از مسجدی دیگر که او را نمی شناختند، اعزام شد.
شهید ابراهیمی وقتی به مرخصی می آمد از مظلومیت نیروهای خودی و کمبود امکانات و عدم هماهنگی این نیروها گله می کرد.او مسئول این ناهماهنگی را بنی صدر خائن می دانست.