خاطره

navideshahed.com

برچسب ها - خاطره
انتشار به مناسبت سالگرد رحلت سید آزادگان حاج آقا ابوترابی
آن زمان وجود رادیو خیلی ارزشمند بود، چون اخبار و اطلاعاتی که از ایران و از پیروزی رزمندگان اسلام به گوش می‌رسید به مثابه خون تازه‌ای بود که به رگ‌های کم جان اسرا حیات تازه می‌بخشید... در ادامه خاطره ‌ای از آزاده شهید «صارم طهماسبی» از نحوه قایم کردن رادیو در اردوگاه توسط اسرا با هدایت حاج آقا ابوترابی برگرفته از کتاب ساعت به وقت بغداد را بخوانید.
کد خبر: ۵۹۲۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۲

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز ۲۵ درصد «علی خانبابایی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «دکتر گفت ایشان شهید شده است و به سردخانه منتقلش کنید. صبح فردا قبل از اعزام به ارومیه برای تشییع جنازه، پرستار متوجه نفس کشیدنم می‌شود و ...»
کد خبر: ۵۹۲۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز ۲۵ درصد «عبدالله ایازی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «زمانی که برای منزلم در روستا اراق خرید میکردم گروه‌های معاند آن را به همراه خراج می‌گرفتند و اگر می‌دانستند پاسدارم بی درنگ به من شلیک می‌کردند و ...»
کد خبر: ۵۹۲۵۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰

برشی از کتاب روایت عشق؛
همرزم شهید «بسطامی» می‌گوید: پس از چند روز، چنان با وی انس گرفتم و به دام مهرش افتادم که حاضر نبودم حضور در کنارش را با تمام دنیا معاوضه کنم. از نگاهش پیدا بود که شهادت در انتظار اوست و برایش لحظه شماری می‌کند، او قبل از شهادت شبیه شهیدان شده بود و این را من ماه‌ها قبل از عروج او حس می‌کردم.
کد خبر: ۵۹۲۳۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۶

خاطره ای از همرزم «شهید مجید سلیمی»
برادر مجتبی حاج محمدی درباره شهید مجید سلیمی چنین نقل می کند: «آن دو جلوی پتوی وسط چادر نشستند و من پشت پتو قایم شدم. همین که دکمه شاتر دوربین فشار داده شد، سرم را از لای پتو بیرون آوردم و عکس دونفره شان را سه‌نفره کردم.»
کد خبر: ۵۹۱۷۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

شهید «مظفر استجلو» یک شب در منطقه شلمچه، هنگام گشت‌زنی متوجه حرکت مشکوکی شد. با هوشیاری تمام، نیروهای دشمن را شناسایی کرد. ادامه ماجرا را مطالعه کنید.
کد خبر: ۵۹۱۳۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۴

مصاحبه با جانباز ۶۰ درصد «سیفعلی نصیری»
جانباز سرافراز «سیفعلی نصیری» درباره نحوه جانبازی‌اش روایت می‌کند: «لباس نظامی پوشیده بودیم و خانواده هایمان می‌ دانستند سرنوشت ما در راه پاسداری از وطن است و چه سرانجامی بهتر از شهادت هست. من و همه رزمندگان علاقه خاصی به وطن داشتیم و نمی‌خواستیم یک وجب خاک به دشمن بدهیم.»
کد خبر: ۵۹۱۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۷

شهید «حسینعلی افشاری» از برادر خود چنین می‌گوید: یک ‌روز به خانه بازگشت و وقتی از اوضاع کار و بازار پرسیدیم، با شور انقلابی پاسخ داد: «بازار را رها کردم و برای رفتن به جبهه آمدم. الان دیگر پول و بازار به درد نمی‌خورد. ما به درد جبهه می‌خوریم و باید سنگرها را پر کنیم.»
کد خبر: ۵۹۱۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱

خاطراتی از شهید جان‌نثاری:
خواهر شهید «محمدحسین جان‌نثاری»، در خاطراتی از برادری می‌گوید که لباس رزمش را لباس دامادی می‌دانست و با لبخند، خانواده را به حمایت از انقلاب سفارش کرد.
کد خبر: ۵۹۱۰۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱

مادر شهید «علی اصغر افشاری» می گوید: در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبَه صفتان زشت خو را نکشند / گر عاشقی صادقی ، ز مُردن مهراس مردار بوَد هر آنکه او را نکشند، این شعر همیشه در زبانش بود با هم خوشحال از این بودیم عاشق راه خداست و دوست دارد به هدفش برسد.  
کد خبر: ۵۹۰۹۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۰

مادر شهید «ایرج ستاریان» از فرزند او چنین می‌گوید: هر وقت كه میخواست به روستا برگردد چند نوع جايزه برای دانش آموزان میخريد تا به يک مناسبتی تشويق شان كند.
کد خبر: ۵۹۰۹۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۸

خاطراتی از شهید جلالی:
برادر شهید «مهدی جلالی»، در این روایت می‌گوید: مهدی، از بچگی همیشه برایم فراتر از یک برادر بود. وقتی به یادش می‌افتم، اولین چیزی که به ذهنم می‌آید، ایمان و پایبندی‌اش به اصول دینی بود.
کد خبر: ۵۹۰۷۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

شهید معلم «ابراهیم اصغری» به موقع قبل از شهادتش از همه حلالیت طلبید. او در عملیات کربلای ۵ در دشت شلمچه شهید شیرین شهادت را نوشید.
کد خبر: ۵۹۰۷۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

خاطراتی از شهید رحیمی:
علی‌اکبرم اسمش که می‌آید، دلم پر می‌کشد به روزهای کودکی‌اش، به سرفه‌های بی‌امانش، به مشهد و شفای امام رضا (ع)، به جبهه و جهاد، به آن لحظه وداع آخر و به انتظاری که ۱۴ سال به طول انجامید. این‌ها را مادر شهید علی‌اکبر رحیمی با چشمانی نمناک تعریف کرد، گویی همین دیروز بود که جگرگوشه‌اش را راهی آسمان کرده است.
کد خبر: ۵۹۰۶۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطراتی از شهید غضنفری:
در دل رویدادهای جنگ تحمیلی، گاه تقدیر سرنوشت‌هایی عجیب رقم می‌زند. شهید «رحیم غضنفری»، جوان خمینی‌شهری، در عملیات فتح‌المبین به شهادت رسید، اما پیکرش به اشتباه در شهرضا به خاک سپرده شد. روایتی شنیدنی از ایثار، اشتباه آسمانی و آرامگاهی در جوار امامزاده شاهرضا(ع) را در نوید شاهد اصفهان بخوانید.
کد خبر: ۵۹۰۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

خاطراتی از شهید فاتحی:
خاطرات شهید احمدرضا فاتحی، روایتی از زندگی مردی است که خدمت به مردم را سرلوحه خود قرار داد. چه در قامت گشت ثارالله و چه در کسوت نانوا، دغدغه‌اش آسایش و رضایت مردم بود.
کد خبر: ۵۹۰۵۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

به مناسبت سالروز شهادت منتشر می‌شود
چهل سال از شهادت سردار شهید «رضا چراغی» می‌گذرد؛ فرمانده شجاع و متواضع لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) که ۲۵ فروردین ۱۳۶۲ در فکه آسمانی شد. در سالروز شهادت این فرمانده سرافراز، ۳ خاطره خواندنی از این شهید بزرگوار منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۸۹۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

تنها کسی که در مملکت می توانست غنی سازی 20 درصد اورانیوم را انجام دهد، شخص شهید «مجید شهریاری» بود ولاغیر. در ادامه خاطراتی از این شهید معزز را مطالعه کنید.
کد خبر: ۵۸۹۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۳

به مناسبت ماه مبارک رمضان
شهید «فخرالدین مهدی‌برزی» متولد ۱۲ فروردین سال ۱۳۴۹ در تهران، با آغاز جنگ تحمیلی لباس رزم به تن کرد و از طریق بسیج عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. به مناسبت ماه مبارک رمضان، سفارش های این شهید بزرگوار که برگرفته از قرآن می باشد تقدیم می شود.
کد خبر: ۵۸۸۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۱

خاطراتی از شهید «فیروز رستمی»:
یکی از هم‌حجره‌ای های شهید «فیروز رستمی» می گوید: روزی در حجره حرف از شهادت به میان آمد. طلبه ها هر کدام به نحوی آرزوی شهادت می‌کردند. وقتی که نوبت به شهید رستمی رسید. گفت: دوست دارم قطعه قطعه شوم.
کد خبر: ۵۸۸۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۵