نوید شاهد قزوین - صفحه 3

آخرین اخبار:
نوید شاهد قزوین

معاون رییس‌جمهور با خانواده شهید «امیرحسین باجلان» دیدار کرد

معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به همراه مسئولان استان قزوین با حضور در منزل شهید مدافع وطن «امیرحسین باجلان» با خانواده این شهید بزرگوار دیدار و گفت‌و‌گو کرد.

دست‌نوشته شهید «علی‌اکبر حیدری» | در تشییع جنازه من شاد باشید

همزمان با سالروز ولادت شهید «علی‌اکبر حیدری» در دست‌نوشته به‌جا مانده از این شهید بزرگوار می‌خوانیم:«به برادران و خواهرانم بگویید هیچ ناراحت نباشید و در مجلس ختم من حضور داشته باشید و همانطور که در عروسی من می‌خواستید شرکت کنید، در تشییع جنازه من شاد باشید ...»
با حضور مردم شهیدپرور.

چهلمین روز شهادت «روح‌الله نوری» برگزار می‌شود

مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت مدافع وطن «روح‌الله نوری» با حضور مسئولان و مردم شهیدپرور در شهر سگزآباد برگزار می‌شود.
جمعه، دهم مرداد ماه؛

مراسم اربعین شهدای اقتدار در قزوین برگزار می‌شود

مراسم اربعین شهدای اقتدار، با حضور مسئولان و مردم شهیدپرور، جمعه، دهم مرداد ماه در قزوین برگزار می‌شود.

پوستر شهید «مهدی خسروی‌نژاد» منتشر شد

پوستر شهید «مهدی خسروی‌نژاد»، توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین طراحی و منتشر شد.
برگی از خاطرات شهید رئیس‌جمهور «رجایی»؛

روایتی از تقسیم سود در دستفروشی شهید«رجایی»

«نقل می‌کنند که آقای رجایی در دوران دست‌فروشی، با دو نفر شریک بودند. وقتی می‌خواستند در پایان روز، ده تومن سود به دست آمده را تقسیم کنند. آقای رجایی پنج تومان را به یکی از شرکا داد و پنج تومان باقی‌مانده را بین خود و نفر سوم تقسیم کرد ...» ادامه این خاطره از شهید رئیس‌جمهور «محمدعلی رجایی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

پوستر شهید «محمدامین ابراهیمی» منتشر شد

پوستر شهید «محمدامین ابراهیمی»، توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین طراحی و منتشر شد.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «جمشید حیدری‌نیا»؛

مرگ برای کسانی که به یاد خدا هستند، خوشایند و لذت‌بخش است

همزمان با سالروز ولادت شهید «جمشید حیدری‌نیا» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «مرگ برای کسانی که پیرو دستور‌های خدا و پیامبر (ص) هستند و همواره به یاد خدا هستند، بسیار آسان و حتی خوشایند و لذت‌بخش است ...»

برشی از کتاب «خاکساران» | با مشت و لگد به جانم افتادند

در قسمتی از کتاب «خاکساران» که مجموعه خاطرات جانباز سرافراز عمران ثقفی است، می‌خوانید: «مرا به اتاق حسینی برد و به تخت بست و حسینی را صدا زد و هنوز ده، پانزده ضربه بیشتر نزده بود که خون از پاهایم جاری شد؛ در نتیجه کابل را کنار گذاشتند و با مشت و لگد به جانم افتادند و بعد از لحظاتی دوباره مرا به اتاق بازجویی آوردند ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید «میرسعید صادقی»؛

هیچ کس بعد شهادتم برای من لباس سیاه نپوشد

همزمان با سالروز ولادت شهید «میرسعید صادقی» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «پدر و مادر عزیزم! از شما چند خواهش دارم که امیدوارم انجام دهید: اول اینکه هیچ کس و به هیچ وجه برای من لباس سیاه نپوشد ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید «اسمعیل لشگری»؛

در این موقعیت حساس گوش به فرامین رهبری باشید

شهید «اسمعیل لشگری» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «در این موقعیت حساس گوش به فرامین رهبر عزیز داده و از دستورات ایشان اطاعت کنید ...»

شهید «فرامرز محمدی» با لباس سربازی به کاروان شهدا پیوست

شهید «فرامرز محمدی»، به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت و سرانجام در سقز، هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب به شهادت رسید.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «اکبر حسن‌زاده»؛

پدر و مادرم بعد از شهادتم گریه نکنید بلکه خوشحال باشید

همزمان با سالروز شهادت «اکبر حسن‌زاده» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «پدر و مادر دلسوزم بعد از رسیدن خبر شهادت من ناله و زاری نکنید بلکه خوشحال باشید و تمام خانه را چراغانی کنید و به جشن و سرور بپردازید ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید مفقودالاثر «سعید بنایی»؛

مى‏‌روم به جبهه که راه کربلا باز شود

همزمان با سالروز ولادت شهید مفقودالاثر «سعید بنایی» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «پدر جان و مادر جان! مى‏‌رویم به جبهه که راه کربلا را باز کنیم. من براى رضای خدا به جبهه رفته‌‏ام؛ چنانچه در راهش کُشته شوم، به سعادت بسیار بزرگى دست پیدا کرده‌‏ام ...»

شهید «مصطفی شرفی» برای دفاع از کشورش لباس رزم پوشید

شهید «مصطفی شرفی» لباس رزم را به تن کرد و با هدف دفاع از خاک کشور و کمک به انقلاب اسلامی از سوی ارتش به جبهه اعزام شد.
مادر بزرگوار شهید «صادق بارجینی»:

فیلم | «مادر جان، خدا را داری پس نگران نباش!»

مادر بزرگوار شهید «صادق بارجینی» روایت می‌کند: «گفتم فقط دو پسر دارم... نرو جبهه!»، اما پسرم آرام گفت: «مادرجان، خدا را داری ...» و این جمله، آخرین پناهگاه دل مادر شد. در ادامه شما را به تماشای قسمتی از این فیلم مصاحبه دعوت می‌کنیم.
مادر بزرگوار شهید «صادق بارجینی»:

فیلم | وقتی آرزوی خلبان شدن شهیدی به شهادت ختم شد

مادر بزرگوار شهید «صادق بارجینی» می‌گوید: همیشه دو آرزو داشت؛ خلبان نیروی هوایی یا شهید شود، سرانجام، تقدیر، پسرم را با بال‌های فرشتگان به آسمان‌ها برد. در ادامه شما را به تماشای قسمتی از این فیلم مصاحبه دعوت می‌کنیم.
مادر بزرگوار شهید «صادق بارجینی»:

فیلم | خدا بخواهد، شهید می‌شوم

مادر بزرگوار شهید «صادق بارجینی»، روایت می‌کند: به پسرم گفتم اگر بروی جبهه، شهید می‌شوی. اما فقط تبسمی کرد و گفت عیبی ندارد مادر جان، برای خدا که بد نیست! اگر بخواهد، شهید می‌شوم. این جمله، همیشه ورد زبانش بود؛ تا روزی که دعایش مستجاب شد و آسمانی شد. در ادامه شما را به تماشای قسمتی از این فیلم مصاحبه دعوت می‌کنیم.
برگی از خاطرات آزاده و جانباز «عزیزالله فرجی‌زاده»؛

وقتی نفس‌های سرد، جایگاه‌مان را به دشمن لو داد

«فصل زمستان بود و جایی هم که ما ایستاده بودیم تا کمر در آب بودیم. هوا هم آن‌قدر سرد بود که وقتی بخار دهان‌مان خارج می‌شد مثل دود سیگار پیچ می‌خورد و بالا می‌رود و از این طریق هم عراقی‌ها به حضور ما در محل موردنظر پی برده بودند ...» ادامه این خاطره از آزاده و جانباز «عزیزالله فرجی‌زاده» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگرفته از نامه‌های دانش‌آموزان به شهدا؛

دل‌تنگی‌های من و دست‌های بی‌انتهای شهدا

«نامه‌ای که برای یک شهید می‌نویسم، درد دل کردن با اوست و بی‌گمان تو در آن سوی افق چیزی دیدی که چشم را از دیدن جهان فرو بسته‌ای و دست‌های تو منت‌های دل‌تنگی من است و اکنون تو تمام دلتنگی‌های مرا با خود برده‌ای ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
طراحی و تولید: ایران سامانه