نویدشاهد البرز - صفحه 4

کتاب « سرداران سوله» با بازنویسی و تدوین «فاطمه دهقان نیری» و بر اساس روایت های «دکترابوالقاسم اخلاقی » و «دکتر ایرج محجوب بهروز» به رشته تحریر در آمده است.

در آن اتوبوس حال و هواي ديگري بود گوئي بچه‌ها داشتند به ميهماني مي‌رفتند يا هر جائي كه لذات دنيوي در آن موجود باشد، اما نه اينطور نبود اين خوشي و خرمي ما شادي مادي نبود بلكه از جاي ديگري سرچشمه مي‌گرفت. آنطور كه شور آن بر مي‌آيد عشق به خدا و جهاد در راه او بود كه اينگونه شادي را وجود برادران مشتاق انداخته بود. عشقي كه آخر شهادت در راه خدا و چه چيز لذت بخش تر از شادي آفريني.

مراسم سالگرد شهادت آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران صدیق امام و شهید هدایت الله ملکزاده و هفته باز خوانی و افشای حقوق بشر امریکایی، با حضور مجتبی ذوالنور نماینده مردم قم در مجلس، امام جمعه شهر کرج و اقشار مختلف مردم برگزار شد.

مراسم یادواره ای به مناسبت سی و دومین سالگرد شهادت شهید«سلمان ایزدیار» در کرج برگزار می شود. این مراسم در روز سه شنبه دوازدهم تیرماه از ساعت هیجده تا بیست در باشگاه ورزشی میلاد واقع در بلوار ماهان در کرج برگزار می شود. در ضمن این مراسم کتاب «گامهای بی قرار» برگرفته از زندگینامه شهید «سلمان ایزدیار » به قلم «اکرم گلبان» باری دیگر رونمایی می شود.

ايشان دوبار در جبهه‌هاي حق عليه باطل شركت داشت اول در اعزام بزرگ محمد رسول الله كه در مناطق همچون «فاو» و «جزيره مجنون» كه منجر به آزادي شهر «مهران» و تپه‌هاي اطراف آن شد شركت داشتند و دوم به جبهه‌هاي غرب اعزام شد كه در عمليات بزرگ بيت‌المقدس شركت داشت.

شهید «مرتضی یادگاری» که نام «پدر» و مادرش«محبوبه» است که در سال 1346، در شهرکرج چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا اول دبیرستان ادامه داد و به عنوان رزمنده به منطقه گیلان غرب اعزام شد و بعد از رشادت ها و دلاوریهای فراوان در گیلان غرب با اصابت ترکش توپ به سر در چهاردهم شهریور ماه 1360، به شهادت رسید. تربت پاکش در گلزار شهدای تبریز نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.

کتاب «دیده بان» مجموعه خاطرات منتخب سومین جشنواره خاطره نویسی دفاع مقدس استان البرز است که به همت «ابراهیم رجوانی» گردآوری و ویراستاری «فاطمه دهقان نیری» تدوین شده است.

هنوز دو سال از تحصیلش در دانشسرا بیشتر نمی گذشت که درس را به عشق جبهه ها رها کرده و داوطلبانه به جبهه های جنوب اعزام شد و در سال 1364، به دلیل اوج حملات عراق به ایران به صورت داوطلبانه به جبهه های جنوب اعزام شد که سرانجام در تاریخ سوم تیر ماه 1364، در عملیات والفجر ده در منطقه حلبچه (ماووت ) به فیض شهادت نائل آمد.

گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را ای نور دیده جان و دل اهداء کنم تو را این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را

شهید مدافع حرم «حیدر جلیلوند» متولد بیست و ششم آذرماه سال 56 ، در کرج بود. وی دارای سه برادر و خواهر، سومین فرزند خانواده «جلیلوند» بود که در جوانی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در سال 86، وارد نیروی هوافضای سپاه پاسداران شد. وی به عنوان مستشار نظامی که موفق به گذارندن آخرین دوره های خلبانی پهپاد شد سه بار به سوریه و یک بار به عراق رفت و سرانجام در آخرین اعزام خوب در بیست و چهارم اردیبهشت ماه به منطقه «اثریا» در «حما » سوریه رفت و در خردادماه سال 96 به شهادت رسید. از این شهید دو دختر به نام های «ثنا» پنج ساله و «حنانه» یک ساله به یادگار مانده است.

«شهید حکمت اله جمالپور» که فرزند «علی و سکینه» در تاریخ بیستم تیر ماه 1333، در تهران از یک خانواده مومن و معتقد به دین اسلام دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی خویش را در آغوش گرم مادری مهربان و دلسوز و پدری زحمتکش و فداکار سپری نمود. تا اینکه به سن هفت سالگی رسید. به دلیل فقر مالی خانواده نتوانست به مدرسه برود و از آموختن تحصیل بازماند و در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت و سرانجام به خاطر اینکه توانسته باشد بخشی از مایحتاج زندگی خانواده اش را تامین کند، به شغل کارگری پرداخت.

خداي عزيز، خالقم، سرورم، كمكم كن تا به توسط اطاعت از نبي اكرم (ص) و ائمه معصومين عليهم السلام، بدن نحيفم قدرت بگيرد و شعور و عقلم زياد و همتم فراوان شود. تا آنجا كه پا جاي پاي ايشان بگذارم و خواب و خوراك و تلاش زندگي و مرگم به خاطر شما اي با عزت و مهربان سپري كنم.

قول مردونه داد که جبهه نرود خودش همسرش را انتخاب کرده بود. خواهر دوستش بود. ما به خواستگاری رفتیم و او را برای داوود عقد کردیم. چند ماه از عقدشان که گذشت، یک شب موشک انداختند. بچه ها خیلی ترسیدند همه جیغ می زدند. داوود گفت: مامان من اینجا بشینم که آنها ما را بمباران کنند. باز هم زیر قولش زد و جبهه رفتنش شروع شد.

مراسم سالگرد شهادت پاسدار مدافع حرم « حیدر جلیلوند» با کلام حجت الاسلام و المسلمین « شیخ علی سرلک» و نوای مداح اهل بیت « حاج محمدرضابذری» در روز سی ام خرداد ماه 1397، از ساعت 16الی 18 در مسجد جامع المهدی (عج) در فلکه چهارم فردیس برگزار می شود.

گاهی اوقات مداحی که می کرد فیلم ها را می آورد تبدیل به می کرد و نگه می داشت. یک روز که داشت همین کار را انجام می داد به او گفتم: محمود چقدر تو عاشق صدات هستی و فیلم های خودت را سی دی می کنی؟ گفت: مامان یک روز دنبال سی دی من و صدای من می گردی.صدای محمود هنوز دز گوشم هست وقتی که در مداحی ها می خواند نوای حسین حسینش هنوز به گوشم می رسد.

کتاب « نقش زنان و تاثیر آنان در دفاع مقدس » به قلم نویسندگان «زینب عسگری» و «منوچهر موسیوند» و ویراستاری «منوچهر موسیوند» و بر اساس خاطراتی از « زیبا سلگی» به رشته تحریر در آمده است.

نمی دانم؛ پدر تاکنون رهبر عزیز ما را دیده ای یا نه؟ اگر دیده ای که خوب ولی اگر ندیده ای باید بروی و ببینی چون مانند زمینی ها نیست. از صورتش نور می بارد و نگاهش دستور و فرمان است. هر کس او را ببیند به خوبی درک خواهد کرد که ملتش چه می خواهد اگر مقدور بود؛ برو و با صدای بلند فریاد بزن ای رهبر عزیزم فرزند من گفته تا جان به این تن است خون دشمن را می ریزم .

بیستم خرداد بود که محمدرضا من به منطقه رفت هر چه به او گفتم: محمدرضا جان دو سه روز دیگر عاشورای حسینی است اینجا بمان و اوگفت: مامان من پارسال عاشورا تاسوعا در منطقه بودم. امسال هم می خواهم در منطقه باشم که شب بیست و هفتم خرداد روز تاسوعا، شب عاشورا مصادف با شهادت امام حسین (ع) او هم در منطقه «کانی زرد» به شهادت رسید. کنار همان رودخانه ای که من در خواب دیده بودم. در کنار رود کانی زرد پسرم به شهادت رسید.

دوست دارم كه مراسم عزاداريم بزرگ نباشد و دوست دارم درمراسمم گريه نكنيد تا من در ان دنيا روسفيد باشم. ز خداوند و شما طلب آمرزش مى كنم بعد از مرگ هم كسى را مسئول ندانيد چون وظيفه مان بود از مرزمان دفاع كنيم

سی سال است که من دارم زجر می کشم. آتش جنگ خاموش شد اما آتشی که به جان ما افتاد هنوز می سوزاند. حالا بعد از چند سال دوباره همان عوارض با شدت بیشتری به سراغم آمده است و از زور سرفه قفل شده ام.