وصیت نامه خواندنی شهید والامقام هاشم بابایی فرد
سهشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۴
بار خداى خستهام غريبم و تنها جز تو كسى را ندارم مشتاقانه بسوى تو ميآيم پس مرا در جوار رحمت خود قرار ده
نام :هاشم
نام خانوادگى :بابايىفرد
نام پدر :خدايار
تاريختولد :02/01/1336
ش.ش :15853
محلصدورشناسنامه :ملاير
تاريخ شهادت :30/10/65
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
نام خانوادگى :بابايىفرد
نام پدر :خدايار
تاريختولد :02/01/1336
ش.ش :15853
محلصدورشناسنامه :ملاير
تاريخ شهادت :30/10/65
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
بسمه تعالى وصيت نامه معلم شهيد هاشم بابائى فرد رب اشرح لى صدرى و يسرب لى امرى و احلل عقد فمن لسانى يقتلو اتوبى پروردگارا سينه را گشايى ده و كار را بر من آسان فرماى گره از زبانم بگشاى تا سخنم را بفهمند .
خداوندا تو خود آگاهى كه اين راه من نه براى قدرت طلبى و نه براى افزون طلبى است بلكه گامى است براى رضاى تو و نزديك شدن به تو است .
خداوندا تو خود ميدانى كه انسان همانا با گذشتن از خويشتن خويش و با ايثار نمودن خود و جسم مادىاش وجود خويشتن را به اثبات ميرساند چه آنهايى كه در فكر مال اندوختن و جمع آورى مال دنيا هستند خويشتن خويش را به مال و زيورهاى فريبنده دنيا فروختهاند .
خداوندا سالها بر ما ظلم شد و عدل كه در اجتماع به منزله پايههاى ساختمان است حقير شده بود . بار پروردگارا آنها كه بايد ما را جهت ميدادند از ما فردى محافظه كار ساخته بودند و پدران ما را در قفس با نقاشى مرموزى زنداين كرده بودند .
خداوندا تو به من زندگى عطا نمودى پس بگذار خودم مرگم را انتخاب كنم و مرا بينشى ده تا اجتماع اسلامى را در نبردى كه شهامتش از على و شجاعتش از حسين و صبورىاش از موسى كاظم ميباشد بدرستى لمس كنم و چون پروانهاى به دور شمع هر دو جهان افروز بسوزم .
به خواهران ما صبر زينبوار زيستن و به برادران ما درك اسلام شناسى و به مادران ما فاطمه و از زيستن چنين فاطمه بودن و به كودكان ما افتخار سرباز امام زمان (عج) بودن و به پدران ما سرافرازى چون فرزند پاسدار داشتن عطا بفرما .
خدايا مرا قدرتى ده تا فرضيههاى ماركسها و راسلها را در جبهههاى جنگ خط بطلان بكشم چرا كه اسلام را در جبههات يا پيشگاهت در فضايى كه ناظرش مهدى و ياورش محمد است شناختم و از مسلمان بودن به خود ميبالم . و سر از روى نياز به سوى تو بر ميدارم كه اين انسانها سرگردان و گريزان و به بن بست رسيده را راهنما باشم و بسوى صراط المستقيم بر گردانى زيرا دنيا را منجلاب زور پرستى و قدرت خواهى فرا گرفته است .
اى مردان خدا اى برادران و بزرگان از همه شما حلاليت مىطلبم ملاقات ما روز قيامت مرا ببخشيد اگر رنجشى از طرف من داشتيد عاجزانه از گلوئى پر درد از مظالم روزگار فرياد ميزنم و شما را به يارى امام ميخواهم امامى كه براى همه پدرى دلسوز و رهبرى يكتا ميباشد .
اى پدران و برادران من هميشه از خدا ميخواستم كه در بستر نميرم و در راه او كشته شوم با آگاهى كامل .
خدايا انتقام ما را نسبت به آن كسانى قرار بده كه بما ظلم كردند .
بار خداى خستهام غريبم و تنها جز تو كسى را ندارم مشتاقانه بسوى تو ميآيم پس مرا در جوار رحمت خود قرار ده .
و السلام
منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
نظر شما