مروری بر زندگینامه شهید عبداله پور عبداله
پدر شهید : از جمله خصوصیات شهید عبداله پور عبداله می توان گفت که ایشان فردی با تقوی و باخدا بود و یکدم از یاد خدا غافل نبود او فردی بود که به مادیات اهمیت قائل نبود و فقط در پی کسب معنویات بود و وصیت این شهید به ما این بود که ، شما ها مانند اهل کوفه امام راتنها نگذارید حتی اگر همه شما کشته شوید زیرا که این حسین زمان است پس از من گریه مکنید زیرا که شهید احتیاج بهگریه ندارد و فقط تنها کاری را که برای من میتوانید انجام دهید این است که پس از شهادت من راهم را ادامه دهید در روز 20 بهمن بود که میخواست از خانه خارج شود به مادرم گفت که مادر قسم به خون ریخته شده امام حسین (ع) من خونم را بهخون شهیدان قاطی خواهم کرد وتو خواهی رفت وبه مادرانی که فرزندانشان را از دست داده اند تبریک و تسلیت خواهی گفت از شهادت من نگران مباشید زرا من بخاطر خدا بااین دژخیمان میجنگم ، و اگر افراید دنبا من نروند و شهیدنشوند پس چه کسانی باید راه امام حسین (ع) را ادامه دهند ، او میگفت امام حسین (ع) در موقع شهادت گفت هل من ناصر ینصرنی یعنی کیست مرا یاری دهد کیست که راه مراادامه دهد وحالا ماها هستیم که باید به امام حسین(ع) لبیک بگوئیم شهید عبد اله پور عبدا.. همچنان از خدا صحبت میکرد که مشخص می کرد که تا چه حد به خدا نزدیک شده وعاشق خدا شده است . یک حدیثی هست که میگوید هر کس مرا شناخت عاشقم شد و هرکس عاشقم شد عاشقش می شوم واو را شهید می کنم وخود خونبهایش را می دهم و این خود مشخص کننده این بودکه شهید عبد اله پور عبدا... عاشق خدا شده بود و تمام کلام او(خدا ) بود.
از مادر و پدر و برادران خداحافظی کرد واز مادر خواست تا او را حلال کند و من که یک مادر شهید هستم افتخار میکنم که این امانت الهی راتوانستم خوب ازش نگهداری کنم و یک قربانی در راه خدا بدهم ، من از شهادت پسرم هیچ اصلا نگران نیستم بلکه شهادت پسرم یک سعادت است این راهی بود که خودش خواسته بود و انتخاب کرده بود و او آرزویش همیشه شهادت بود و ازاینکه به آرزویش رسیده من خیلی خوشحال هستم ومن به خاطر این ازخداوند سپاسگزارم، من یک پسر دوساله دیگری دارم به نام نقی که آرزو دارم که اینهم بزرگ شود و در راه خداقدم بردارد همچون بردارش در میدان به مبارزه بپردازد و شهید شود . شهید عبداله پور عبدا... هیچوقت بارژیم منفور پهلوی موافق نبود و همیشه میگفت که این رژیم آلوده است وهمه را به فساد کشیده است. سرانجام بيست و دوم بهمن 1357، در زادگاهش بر اثر اصابت گلوله رژیم شاهنشاهی به گلو و گردن شهيد شد.