زندگینامه شهید والامقام عبدالله عباس زاده دیزجی
جمعه, ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۴۰
با شروع جنگ نيز مرتب ميگفت ما در برابر اين شهيدان مسووليم و بايد اسلحه ي به زمين افتاده ي آنان را برداريم و بالاخره به جبهه رفت.
عبدالله
نام خانوادگى :عباسزادهديزجى
نام پدر :امراله
تاريختولد :01/10/1344
ش.ش :5333
محلصدورشناسنامه :تهران
تاريخ شهادت :06/11/65
پيام شهيد : بار الها : عنايتي فرما ، تا با همه وجودم از غير تو گسسته و به تو بپيوندم.
شهيد عبدالله عباس زاده ديزجي فرزند عصمت و انراله در دي ماه سال 1334 ديده به جهان گشود. از كودكي ، بسيار متواضع و كم حرف بود و بسيار مؤدب به خصوص در برابر والدين چنان احترامي براي آنان قائل بود كه براي همه ي اطرافيان باعث تعجب بود.
با اينكه در يك خانواده ي متوسط و تقريبا ضعيف رشد كرده بود اما كوچكترين علاقه اي به ماديات نداشت و وقت او بيشتر با قرآن و در مسجد ميگذشت و گاهي براي كمك به پدر نيز همگام با او كار مي كرد. با آغاز انقلاب نيز يكي از فعالين انجمن اسلامي مدرسه اش بود . با شروع جنگ نيز مرتب ميگفت ما در برابر اين شهيدان مسووليم و بايد اسلحه ي به زمين افتاده ي آنان را برداريم و بالاخره به جبهه رفت.
تا اينكه بالاخره در شلمچه و در عمليات كربلاي 5 به اتفاق 4 نفر ديگر از همرزمانش براي شناسايي به جلو مي روند كه يكي از تانكهاي عراقي آنها را نشانه مي گيرد. و با اصابت توپ به بدنش در چند نقطه ي مختلف به آرزوي ديرينه اش كه شهادت بود مي رسد.
پيكر پاك اين شهيد در بهشت زهرا تهران و در قطعه 29 به خاك سپرده شده است.
منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
نام خانوادگى :عباسزادهديزجى
نام پدر :امراله
تاريختولد :01/10/1344
ش.ش :5333
محلصدورشناسنامه :تهران
تاريخ شهادت :06/11/65
پيام شهيد : بار الها : عنايتي فرما ، تا با همه وجودم از غير تو گسسته و به تو بپيوندم.
شهيد عبدالله عباس زاده ديزجي فرزند عصمت و انراله در دي ماه سال 1334 ديده به جهان گشود. از كودكي ، بسيار متواضع و كم حرف بود و بسيار مؤدب به خصوص در برابر والدين چنان احترامي براي آنان قائل بود كه براي همه ي اطرافيان باعث تعجب بود.
با اينكه در يك خانواده ي متوسط و تقريبا ضعيف رشد كرده بود اما كوچكترين علاقه اي به ماديات نداشت و وقت او بيشتر با قرآن و در مسجد ميگذشت و گاهي براي كمك به پدر نيز همگام با او كار مي كرد. با آغاز انقلاب نيز يكي از فعالين انجمن اسلامي مدرسه اش بود . با شروع جنگ نيز مرتب ميگفت ما در برابر اين شهيدان مسووليم و بايد اسلحه ي به زمين افتاده ي آنان را برداريم و بالاخره به جبهه رفت.
تا اينكه بالاخره در شلمچه و در عمليات كربلاي 5 به اتفاق 4 نفر ديگر از همرزمانش براي شناسايي به جلو مي روند كه يكي از تانكهاي عراقي آنها را نشانه مي گيرد. و با اصابت توپ به بدنش در چند نقطه ي مختلف به آرزوي ديرينه اش كه شهادت بود مي رسد.
پيكر پاك اين شهيد در بهشت زهرا تهران و در قطعه 29 به خاك سپرده شده است.
منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
نظر شما